ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مروری بر جانمایی کووید 19 در آینده متون نمایشی در گفت و گو با کوروش نریمانی
کرونا، طنز تلخ زندگی بشر امروز
محسن بوالحسنی
خبرنگار
یکهتازی کرونا در جهان همچنان ادامه دارد و هر روز همانقدر که قربانیان بسیار میگیرد، به همان اندازه هم شیوه و روش متفاوتی را برای ابتلا و از پای درآوردن مردم به کار میگیرد که همه اینها مقطع کنونی زندگی بشر را با چالشی عجیب روبهرو کرده که شاید به سختی بتوان نمونهای برای آن پیدا کرد؛ هیچکس بدرستی نمیداند تا چه زمانی این اپیدمی حرف اول جهان و مردمش خواهد بود و آمارها تا کی هر روز با تعداد بیشمار قربانی بالا و پایین میرود اما نکته مسلم، تأثیر این پدیده بر مناسبات اجتماعی و فرهنگی مردم است و تغییر درسبک زندگی و نوع نگاه و جهانبینیشان در مورد امروز و آینده. این تأثیر بیشک، اثرات خود را در گونهها، حوزهها و ژانرهای مختلف فعالیتهای هنری و هنرمندانش خواهد گذاشت و این هنرمندان، هر آنچه را از این ویروس و تأثیراتش درک و دریافت کردهاند در آیندهای دور یا نزدیک، روی کاغذ خواهند آورد تا در نهایت اثری شود بر صحنه تئاتر یا پرده سینما. اما این بروز و ظهور چگونه خواهد بود و چنین موقعیتی چگونه در آثار هنری بازنمایی خواهد شد؟ در حوزه تئاتر که در کل جهان با رخوتی چند ماهه روبهرو شده و هنرمندان این حوزه نیز مثل حوزههای دیگر با کمی تفاوت ماهوی، خانهنشین شدهاند در این چند ماه خلوت به چه چیز فکر کردهاند و چگونه با کرونا روبهرو شدهاند و از چه زاویهای به آن نگاه کردهاند و احتمالاً قرار است این تأثیر احتمالی چگونه در آثارشان خودش را نشان بدهد. کوروش نریمانی نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر در گفتوگو با «ایران »از جنبه های مختلف این موقعیت خاص میگوید و تجربه زیستیاش در این دوره.
بهنظر شما آیا وضعیت پیچیده جهان امروز با بروز و ظهور ویروس کرونا در شکل و شمایل نمایشنامهنویسی روزگار پیش رو تأثیری خواهد گذاشت یا خیر؟
بدون تردید این اتفاق آنقدر بزرگ است که نه فقط در حوزه نمایشنامهنویسی و تئاتر بلکه در حوزههای دیگر هنری نیز تأثیر مستقیم و غیرمستقیمی خواهد داشت. به نظر میرسد هنرمندان به دو شکل با این مسأله در آینده روبهرو خواهند شد؛ یک شکل، برخورد عجولانه و سردستی و شکلی دیگر برخوردی عمیقتر خواهد بود. فکر میکنم بخشی از هنرمندان عمیقتر به این مسأله فکر خواهند کرد و در این تعقل و تفکر و عمل خلاقه نوشتن، مسأله آنها تنها کرونا نخواهد بود چرا که ویروسی بهنام کووید19 تغییری عمده و بنیادین در جهان بینی انسانها به وجود آورده و آن بخش از هنرمندانی که به مسأله عمیقتر فکر خواهند کرد ممکن است در کوتاه مدت اثری خلق نکنند اما در دراز مدت آثارشان تحت تأثیر این موضوع مهم و بنیادین قرار خواهد گرفت و بیشک نمیتوانند از این تغییر بنیادی و جهانشمول دور بمانند.
بهنظر شما شکل و شمایل این بروز و ظهور در آثار نمایشی ما چگونه خواهد بود؟
حقیقت این است که نمیشود نسخهای برای هنرمند تجویز کرد اما تجربه نشان میدهد که برخورد با مسألهای در این حد گسترده و جهانشمول مسابقه نیست که بگوییم چه کسی اول به آن پرداخته یا چه کسی آخر. ممکن است همان اولین هنرمندی که میآید و در متن خود به تأثیر این ویروس بر زندگی بشر معاصر و مناسباتش میپردازد، اتفاقاً روحیه خلاق و بکر داشته باشد و بتواند یکی از ماندگارترین آثار را در این حوزه تولید کند یا برعکس، ممکن است کسی که همان اول کار میآید و از این موضوع تأثیر میگیرد چیزی بنویسد دمدستی و در حد گزارشهای یومیه و ژورنالیستی که از ارزش هنری تهی باشد یا آنچنان شاخص نباشد و کسانی که در ادامه و با تأخر به آن میپردازند و البته با فاصله و درک درست از موضوع، آثار قابل تأمل و توجهی خلق کنند. پس اینجا دو بحث در میان است، یکی روحیه خلاقانه و بکر هنرمند و دیگری ژانر کاری او. بعضیها براساس همین ژانر کاری، ممکن است با موضوع ،تراژیک برخورد کنند و بعضی دیگر رمانتیک یا کسی دیگر مثل من با طنزی تلخ. من از آن دسته هستم که به موضوع به این شکل و شیوه نگاه میکنم و مسأله برای من به یک شوخی شبیه است، شوخیای که حتی بالاتر از تراژدی قرار خواهد گرفت. در واقع نگاه من، یک نگاه طنزآلود شاید از جنس نگاه طنز تلخ و جدی به جهان باشد چون فکر میکنم و عقیده دارم که ماهیت یک موجود ذرهبینی بهعنوان ویروس کرونا که میتواند جهان را چنین تحتتأثیر قرار دهد واقعاً شوخی تلخ زندگی ما آدمهای امروزی است. انگار این زندگی است که به ما میگوید من شوخی هستم پس من را و حتی خودتان را اینقدر جدی نگیرید.
یکی از اشکال این موقعیت، عدم شباهت با دیگر موقعیتها در گذشته است. خود مسأله تلخ اما بکر است و تجربهای در این زمینه وجود ندارد که چطور باید با چنین چیزی برخوردی هنرمندانه داشت، البته نمونههایی مثل بیماریها یا بلایای طبیعی وجود داشته اما با ماهیت و شکل و شرایطی کاملاً متفاوت. میشود آنچه در تاریخ گذشته بشر وجود دارد و در آثار هنری بروز و ظهور پیدا کرده را با آنچه امروز شاهدش هستیم در یک قالب و نگاه «اینهمانی» قرار بدهیم و از همان روشها استفاده کنیم؟
نکته درستی است. ببینید همانطور که اشاره کردید بلایای طبیعی یا غیرطبیعی تا حدود زیادی قابل درک و کنترل بودهاند، مثلاً میگوییم شاید این موقعیت که در آن هستیم شبیه جنگ باشد و... اما واقعیت به نظر من اینجاست که حتی جنگ هم مسألهای ست ساخته دست بشر یا حتی اگر نگوییم ساخته دست بشر، بشر میتواند روی آن کنترل داشته باشد و همانطور که آن را شروع کرده آن را هم کنترل یا تمام کند. بالاخره هر جنگی در نهایت به صلح میرسد اما چیزی تحت عنوان ویروس کرونا، قابل کنترل نیست و احساس میکنم موضوع فقط بحث و بخش پزشکی داستان نیست بلکه مهمتر از آن، تأثیری است که این پدیده بر جهانبینی انسانها گذاشته و خواهد گذاشت، البته جنگ و بلایای طبیعی و... هم بیشک تأثیر خود را روی زندگی مردم میگذارند اما هم به لحاظ گستردگی و هم از لحاظ عمق تأثیری که چه مثبت و چه منفی بر مراودات و شکلهای زندگی اجتماعی میگذارد، همگی میتواند سوژهای برای پرداخت و تحقیق و پژوهش برای جامعهشناسان، هنرمندان و روانشناسان باشد. به عقیده من، بشر امروز فعلاً درگیر روبنای تأثیرات این بیماری است و چنین رویکردی هم طبیعی بهنظر میرسد؛ عمق داستان چندسال بعد خود را نشان خواهد داد که چه بسا از اتفاق و دورانی تلخ، نتیجه و تأثیری مثبت حاصل شود.
خود شما طی چندماه اخیر در خلوت خود به نوشتن نمایشنامهای با این رویکرد فکر کردهاید؟ یا دست به نوشتن پروژهای با این فرم و محتوا بردهاید؟
به صورت جدی روی یکی دو سوژه فکر کردم که برای من به شخصه تأثیر این ویروس بر زندگی آدمها و مناسبات اجتماعیشان بیش از هر چیز مهم و جلوهگر به نظر میرسد؛ در واقع سوژههایی که به آنها فکر کردم هم برآمده از همین نوع نگاه و تأثیر است و چالش و تلاطمی که در سطح یک سرزمین بهوجود آورده است. با اینحال همانطور که گفتم زاویه دید و ژانری که من اصولاً در کارهایم به آن نظر دارم همان پرداخت طنز یا بهتر است بگوییم طنز تلخی است که در چنین موقعیتهایی میشود از دل مسأله بیرون کشید.
بهعقیده شما نگاه هنرمندان در غرب و شرق در چنین مدلهایی که جهانشمول هستند و به اصطلاح پاندمیهایی در سطح همهگیری بینالمللی، با هم متفاوت است یا نه؟ این جهانشمول بودن موضوع، یک شکل از هماندیشی مشترک را رقم میزند؟
به هر حال این طبیعی است که هر هنرمند در هر جای دنیا از نقطه نظر و با توجه به داشتههای فرهنگی خودش به موضوع های مختلف نگاه کند؛ در کنار این مسأله، بهعنوان مثال ما در کشورمان با محدودیتهایی روبهرو هستیم که باید آنها را هم مد نظر قرار بدهیم و طوری به مسأله و موضوع بپردازیم که قابلیت اجرایی داشته باشد و عقیم نماند. علاوه بر این، بدون شک مردم هر سرزمینی براساس آداب، رسوم و فرهنگی رشد و تربیت پیدا کردهاند و نویسندهها و هنرمندانشان نیز تربیتیافته همین فرهنگ و آداب و رسوم هستند و در چنین بستری خلق اثر میکنند. این تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی در سرزمینهای مختلف تفاوتهایی در ارائه اشکال هنری ایجاد خواهد کرد، ولی به عقیده من در این مورد به نظر میرسد هنرمندان جهان تقریباً حرف و محتوای آثارشان بسیار به هم نزدیک خواهد شد.
و سؤال آخر اینکه چندماه دوری از صحنه تئاتر برای شما چگونه گذشت و چطور برگزار شد؟
درست مثل همه مردم؛ چون فکر نمیکردیم که چقدر این ماجرا طول خواهد کشید و هنوز هم نمیدانیم، بخشی از آن در بلاتکلیفی و بخشی هم در ترس و واهمه و احتیاط گذشت؛ به لحاظ شخصی اما در کنار همه تلخیهای آنچه میدیدم و میشنیدم، بخش شیرینی هم وجود داشت. سعی کردم در این مدت و فرصت چیزی بهعنوان زمان را از دست ندهم و همین باعث شد کمی به خودم رجوع کنم و ببینم باید چه کارهای ناکردهای را سر و سامان بدهم تا صددرصد مقهور موقعیت و ایستایی شرایط نشوم. اگر حمل برخودستایی و اغراق نباشد خیلی کتاب خواندم، فیلم دیدم و چند کاری را که نوشتنی بود و به دلایل متعدد عقبافتاده بود تمام کردم و همانطور که پیشتر در صحبتها به آناشاره کردم فرصتی بود برای فکر کردن به همین مسألهای که با آن روبهرو هستیم؛ اینکه کجا ایستادهایم و چه اتفاقی افتاده و این اتفاقات و ماجرای به این گستردگی را چطور باید در آثارمان انعکاس بدهیم و پیش روی چشم کسانی بگذاریم که احتمالاً بعد از عبور از این مرحله میخواهند با روایت هنرمندان از این روزها و ماهها آشنا شوند و خود را در آیینه هنر دوباره تماشا کنند. به هر صورت، هیچ وضعیتی دائمی نیست و تا وقتی زنده هستیم و نفس میکشیم باید به این فکر کنیم که این شوخی زندگی با بشر هم بالاخره تمام میشود و شاید شوخی دیگری پس از چندی خود را نشان بدهد. این فکرها چیزی است که روزهای من را با خودش به جلو میبرد.
تاریخ تئاتر شهادت میدهد
قطبالدین صادقی
پژوهشگر تئاتر و استاد دانشگاه
اگر نوشتن متون ادبی و هنری، علیالخصوص نمایشنامهنویسی همراه با پرداخت هنری، جدی و زیباشناختی باشد در هر دوره و زمانی جذاب خواهد بود و تأثیرگذار؛ اما قاعدتاً بعد از هر فاجعه و بحرانی باید اجازه داد چند سال از آن بگذرد تا تهنشین شود و بتوان از زاویه دقیق و درستی به آن نگاه کرد و مورد تحلیل قرارش داد، مثل جنگ جهانی دوم که در دوران جنگ، نمیشد و نشد که اثر بزرگ هنری خلق شود اما ده سال گذشت تا مسأله تهنشین شود و شناخت درستی نسبت به آن پیدا شود. فاصله گرفتن عقلانی از چنین پدیدههایی و البته داشتن قدرت تحلیل اکثراً هنرمند را به سمت و سوی برخورد احساسی با مسائل میکشاند و اجازه دقت و تأمل در مسأله را به او نمیدهد. به نظر من حتی اگر در آینده هم درباره موضوعی مثل کرونا بخواهیم حرف بزنیم و بنویسیم، باید با یک زیباشناسی و با زبان دیگر به سراغش برویم طوریکه آشناییزدایی در آن اتفاق افتاده باشد و از این منظر و زاویه بتوانیم چشمانداز متفاوتی به موضوع داشته باشیم. توجه داشته باشیم که امروز مردم آنقدر در اخبار و محیط اطراف خود درباره موضوعی مثل کرونا میشنوند که از آن اشباع شدهاند و همه میخواهند از این مخمصه فعلاً خلاص شوند و این میل به خلاصی امری طبیعی است،پس همانطور که آمد باید اجازه بدهیم که از این دوران عبور کنیم و نسبت به آنچه اتفاق افتاده و تمام بشریت را به این شکل با خود درگیر کرده و به یک فاجعه تبدیل شده شناخت بهتری پیدا کنیم و زوایای نامکشوفاش را بشکافیم و بر آن محیط وارد شویم. تسلط فنی و تکنیکی موضوع و مسأله ضروری دیگری است که باعث میشود هر کسی نتواند از عهده تبدیل این موضوع به یک اثر خلاق هنری در متون نمایشی و... بربیاید. پرداختن به چنین موضوعی به قدرت بالای تحلیل نویسنده نیاز دارد تا بتواند از دل این قضیه چیزی را در قد و قامت هنر بیرون بکشد که هم برای خود ما و هم برای نسلهای بعدی آموزنده باشد. خود من اخیراً چیزی نوشتهام که به هیچوجه ظاهرش شبیه داستان امروز و بحث کرونا بهعنوان یک موضوع مستقیم نیست؛برای این کار به دل تاریخ زدم و اتفاقات و مسائل مشابه را مورد مداقه و واکاوی قرار دادم و با بیرون کشیدن اطلاعات که از دل کتابهایی دریافت کردم به نمادهایی تازه رسیدم که به کار من رنگ و بویی تازه میدهد و با امروز هم همخوانی و نزدیکی دارد. هدف این است که به آن اشباع شدگی برنگردیم. باید دقت کنیم که بهعنوان مثال نویسنده بزرگی مثل ساموئل بکت «در انتظار گودو» را طوری نوشته که انگار هیچ ربطی به جنگ جهانی دوم ندارد اما اتفاقاً کاملاً به همین موضوع مربوط است و او در افقی که ترسیم میکند این جنگ و نتایجش را پیش چشم مخاطب میگذارد و حاصلی است از دوران جنگ؛ اما نه به شکل و شیوهای باسمهای. پس از همین جنگ بود با آن همه کشتار و ویرانی ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی که «بکت »میآید و تأثیر همه اینها را در دل «در انتظار گودو» میکارد اما با هوشی سرشار، خلاقه، بینشمند و البته هنرمندانه. تاریخ تئاتر شهادت میدهد که بزرگترین آثار هنری همیشه در پیوند با زندگی جمعی و حوادث بزرگ جامعه بشری زیست کردهاند و همیشه همین بوده و آثار بزرگ بدون توجه به بشر و حیات اجتماعی او، لقب بزرگی و اهمیت دریافت نکردهاند و از همین پیوند بوده که به آثاری مهم در ادبیات نمایشی جهان تبدیل شدهاند.
ردپای درد مشترک انسانها
مسعود دلخواه
کارگردان تئاتر
وقتی چنین مسأله عالمگیری خرد و کلان جهان را با تهدید مرگ روبهرو کرده است و انسان استیصال خود را دربرابر ویروسی اینچنین کوچک به تماشا نشسته، طبیعی است همانطور که بر تمام ارکان زندگی بشر سایه بیندازد، روی آثاری که همین بشر خلق خواهد کرد تا راوی چنین دورانی باشد نیز تأثیرگذار خواهد بود. به شخصه به این موضوع و تأثیراتش بر حیات بشر امروز فکر میکنم و میبینم از جزئیترین و کوچکترین شکل تأثیر تا کلیترین و مهمترینش میتوان سوژه بیرون کشید و طرح و ایده برای نوشتن. واقعاً دلم میخواهد در اولین فرصت بنشینم و این طرحها را بنویسم؛ طرحهایی که اصولاً میخواهد از شرایط بسیار باورناپذیر امروز و آینده مبهم، غیر روشن و به نوعی ناامنی هستی انسان را یادآوری کند. جهان تجربه زندگی در جنگ جهانی دوم و پس از آن را دارد که اثراتش کم و زیاد به تمام جهان سرایت کرد و اگر چه نسبت به موضوع کرونا، کمی امیدوارکنندهتر بهنظر میرسید اما رد پای بزرگ آن را در هنر و فلسفه غرب میبینیم که به فلسفه اگزیستانسیالیستی و هنر ابزورد منتهی شد. جهان پساز خاموشی جنگ، تازه با وضعیتی ابزورد از زندگی مواجه شد و این وجه از سؤال شکل گرفت که واقعاً انسان تا کجا در برابر شگفتیها و راز و رمزهای زندگی و مرگ ناآگاه است و این سؤال به دل هنر و فرهنگ و ادبیات رفت و علوم انسانی را از خود لبریز کرد. در دوران کنونی و در وضعیت کرونا هم در جایی که امروز ایستادهایم شکل مشخص و دقیقی از زمان و شرایط به پایان رسیدن این بحران پیش رویمان وجود ندارد و نمیتوانیم از آنچه بعد از تمام شدن این وضعیت تجربه خواهیم کرد حدس و گمان دقیقی داشته باشیم پس شکل بروز و ظهور تأثیراتش هم غیرقابل پیشبینی است. با اینهمه میتوان حدس زد که پساکرونا، دوره تشنگی است و حرف زدن درباره آنچه بشر در این دوران تجربه کرد و پرداختن به سویههای مختلف آن. پیشبینی من این است که رد پای درد مشترک انسانها در آثار آیندگان بهصورت منطقی دیده خواهد شد. به این دلیل که این بحران نه بومی و نه منطقهای و نه سرزمینی، بلکه کاملاً جهانی است و وقتی میبینیم کرونا آدابی جهانشمول از رعایت پروتکلهای بهداشتی تا انزوای خانگی و قرنطینه را برای همه مردم دنیا رقم زده متوجه میشویم که این شکل از شباهت چیزیاست علیحده که پیشتر از این وجود نداشته و برای یک هنرمند، مثلاً یک نمایشنامهنویس چه سوژهای بکرتر از این. کرونا، نشان داد که انسان چه بیهوده بر سر قدرت حرص میزند و چه باعجله و سهلانگارانه منابع طبیعی را از بین میبرد. شاید پس از قرنها، اولین بار است که انسان دوباره به جایگاه مقدس طبیعت در کل جهان و بهصورت یکپارچه و جهانی فکر میکند و از طرفی دیگر سرنوشت تراژیک قربانیان و شکل مرگشان دستمایهای است برای نوشتن از رنج بشر به اشکال گوناگون. یا بحث تحریمهایی که شرایط را برای کشوری مثل ما بسیار دشوار کرده یا بی خردی و آماده نبودن برای برخورد با چنین مسألهای که میتواند در هر کجای جهان اتفاق بیفتد. همه اینها تیتروار سوژههایی هستند که میتوانند محل نوشتن باشند و ایدهای برای نوشتن. کرونا باعث شده انسانها ماهیت خود را دوباره مرور کنند. کرونا در دستی مرگ آورد و در دست دیگرش، هدیهای افشاگرانه که میخواست انسانها را در سطوح مختلف جامعه با نتیجه کارشان آشنا کند و ماهیتها را نشان بدهد. این افشاگری جهانی جزو محسنات کروناست و حتی افشاگریهای فردی و برونریزی انسانهایی که از در خانه ماندن و تنهایی میترسند و حالا فهمیدهاند که از این شکل تنهایی میترسند. اینجاست که عیان میشود انسانهای صبور، پیروزمندان این دوران هستند. همه ما در مرز افشا شدن هستیم که تا چه حد از مرگ میترسیم یا در چنین موقعیتی شعور جمعی خواهیم داشت یا همانطور که گفتیم چقدر اصرار داریم آیینهای غیرمذهبی مثل فوتبال و... جایگاه خود را نشان میدهد که کدام اهمیت داشته و کدام نه. همه اینها قیمتی است که ما آن را پرداخت خواهیم کرد تا به خود و جامعهای که در آن زندگی میکنیم نگاهی دوباره بیندازیم.
ایرج رامین فر از علی حاتمی به «ایران» میگوید
جستوجوگر فرهنگ ایرانی گمشده در غبار
نرگس عاشوری
خبرنگار
امروز سالروز تولد علـــــــــــی حاتمی (1323 - 1375 ) است. فیلمسازی که در زمان حیاتش کمتر قدر دید اما همچون هر گنجینهای با گذر زمان اصالت نگاهش و سختکوشیاش برای بازنمایی هویت ایرانی قدر یافت. در کنار همه چیزهایی که علی حاتمی را «علی حاتمی» کرد، توجه او به جزئیات در طراحی صحنه و لباس است. به بهانه 76 سالگی او، با ایرج رامینفر (طراح صحنه و لباس) که همچون حاتمی دغدغه اصول و ریشههای ایرانی دارد، گفتوگو کردهایم.
در نمای پایانی فیلم کمال الملک؛ جایی که کمال الملک در برف نشسته. فرشباف میآید. کمال الملک به قالی نگاه میکند و میگوید: «هنر این است و من میخواستم به این برسم.» نقل است که همین نگاه به هنر سینما در آثار علی حاتمی وجود داشت و او فرش میبافت با نقش و نگار. چقدر دقت و ظرافت و در عین حال همخوانی در طراحی صحنه و لباس درآثار ایشان اهمیت داشت؟
به اعتقاد شخصی من این نگاه متفاوت از کاراکتر علی حاتمی است. تنها ارتباط من و کارگردان، فیلمهایش است و من از طریق فیلمهایش به این نظریه میرسم. این گفته درباره کمالالملک صدق میکند. او عاشق نقاشی کلاسیک و ساختار واقعی است و نقاشیهایش آنقدر به واقعیت نزدیک است که نمیتوان تشخیص داد که عکس است یا نقاشی. درباره علی حاتمی اما این گونه نیست. اینکه ماحصل کارش شبیه یک فرش با تمامی خصوصیات و جزئیات باشد هست اما همهاش این نیست. پرداختن به تاریخ حتی تاریخ معاصر برای او جذابتر از زندگی روزمره امروزی بود. برای من هم جهان گذشته و تاریخ جذابتر از زمان حال است. در واقع سینمای به اصطلاح ناتورالیستی و رئالیستی در تفکر او جایگاهی ندارد. سینمای پر از تاریخ، خاطره و هر آنچه که تو را به دوران قبل میبرد برایش جذابتر است. در پی زنده کردن خاطرات گذشته، تاریخ و جستوجوی هویت ایرانی است. او ادبیات، نقاشی، هنر تجسمی و... را هماهنگ با هم در فیلمسازی به خدمت میگیرد برای کشف دنیایی که خیلی از ما دور است. یا خیلی نزدیک است و ما نمیشناسیمش. تاریخی که از آن صحبت میکند برای دوره قاجار است که از ما خیلی هم دور نیست اما خب دنیایی است که ناشناخته مانده؛ ادبیاتش، تصاویر بصریاش، معماری و نقاشیاش، همه پنهان است. او بهدنبال کشف این دنیاست.
همانطور که گفتید حاتمی در سینمایش به فرهنگ جاری ایران نمیپردازد، بلکه نگاه حسرتباری به گذشته فرهنگی ایران دارد. دلیل علاقهمندی او به این دوره خاص (قاجار) چیست؟
دوره قاجار از معدود دورههایی است که برخی شاهانش از جمله ناصرالدین شاه حس هنرمندانهای هم داشتهاند. او عکاسی کرده و برای آن وقت گذاشته است. شاید 80 درصد شناخت ما از دوره قاجار از طریق همین عکسها باشد که تعداد آن هم خیلی زیاد است. به خاطر همین عکسها و البته کتابها و نوشتههای موجود دوره قاجار که به دوره ما نزدیکتر است قابل شناساییتر هم است. ما از دوره زندیه اطلاعات دقیقی نداریم و دوره فتحعلیشاه را هم بواسطه نقاشیها و برخی کتابها میشناسیم اما برای دوره قاجار یکی از مهمترین ابزار شناسایی همین عکاسی است. عکاسی مهمترین پل بین سینما و گذشته است. در فیلمهای فرنگی هم بازسازی عینی اوایل قرن بیست بر مبنای عکاسی است و صرفاً بر اساس نوشتهها و داستانها و اخبار نیست. عکس دنیایی را جلوی چشم شما قرار میدهد با همه اجزایش؛ لباس، آکسسوار، اشیا، آمبیانس، فضا، آدمها و صورتهایشان. حتی میتوان تا حدودی به کاراکترها نزدیک شد. حالا حاتمی با استناد به همین عکسها در کنار تسلطی که به ادبیات و تمام اجزای تشکیل دهنده چه بصری و چه نوشتاری دارد تلاش میکند دنیای خودش را در سینما پیدا کند و سینما را به شکل دیگری تعریف کند.
آیا میتوان هر قاب از آثار علی حاتمی را که شبیه نقاشی است آیینه ای تمامنما برای هویت فرهنگی و مستندات تاریخی همان دوره عنوان کرد یا اینکه بیشتر متکی بر سلیقه و ایدهآل علی حاتمی است؟ برخی حتی معتقدند نثر و دیالوگنویسی او خاص خودش است و کاملاً مبتنی بر نثر آن دوره نیست.
به هیچ وجه قبول ندارم که این زبان ساخته و پرداخته خودش باشد. او از نوع گویش و ادبیات دوره قاجار بر اساس نوشتهها و حتی نامهنگاری آدمهای معمولی شناخت داشت. درباره طراحی صحنه - این نظر شخصی من است که قابل توجیه هم هست_ دنیایی را نشان میدهد که در تخیل اوست البته بر اساس واقعیت و جزئیات کاملاً مستندگونه. در «هزاردستان» جهان آرمانگرایانه ای را که در ذهن داشته بازسازی کرده تا آن واقعیتی که کاملاً وجود داشته است. در واقع در یک چیزهایی بر اساس سلیقه و ایدهآلهایش دست برده البته نه در تار و پودش. تار و پودش بر اساس اسناد، مدارک و عکسها واقعی است. در دکور لالهزار شهرک غزالی تمامی جزئیات و معماری لالهزار واقعی وجود دارد و برخی را هم اضافه کرده است. مثلاً معماری درجه یکی را از خیابانی نزدیک بهارستان برداشته و به لالهزاری که ساخته اضافه کرده است؛ یعنی کولاژی از تمامی شیفتگیهایش به معماری، خطوط و ریزهکاریهای فرمهای معماری و... را کنار هم گذاشته و لالهزار را ساخته است. این تغییرات خیلی محدود است. خیلی از ساختمانها در خود لالهزار هم وجود داشته؛ گراند هتل، پاساژها، مغازهها، رستوران یا کافه. در فیلمهای تاریخی فرنگی که از اوایل قرن بیستم یا جنگ جهانی دوم ساخته شده فضا کاملاً مستندگونه است؛ لباسها، معماری، شهرها و خیابانها و فضای کلی آن موقع حفظ شده است اما علی حاتمی در فیلمهایش فضای ایدهآل خودش را خلق میکند. هیچ ایرادی هم نمیتوان بر او گرفت. چون مثل اغلب کارگردانهای ایرانی از جمله بهرام بیضایی فکر میکند این فرصتی که گیرش آمده شاید آخرین فرصت باشد و در نتیجه تمام علایق و شیفتگیهایش را بازتاب میدهد. اما این تفکر که آکسسوار برایش مهمتر از شخصیتها بوده را قبول ندارم. درستش این است که اکسسوار را بیعیب و نقص انتخاب کرده است. اگر روی دکمه سردست پیراهن آهاردار آن دوره تأکید دارد که حتماً باید صدفی باشد یا دکمه باید استخوانی باشد ظرافتهای خاص اوست. نمیخواهد هیچ چیز مصنوعی جلوه کند. در عین حال ایدهآل ذهنش را هم میبینیم چون احتمالاً علاقهمند به سینمای ویسکونتی و مثلاً «مرگ در ونیز» یا «یوزپلنگ» بوده و اشرافیت این دست فیلمها تأثیراتی روی ذهنش داشته است. همیشه به این فکر کرده که چرا ما این طور نیستیم. ما با این فرهنگ غنی چرا مثلاً شبیه چکسلواکی، لهستان یا پاریس نیستیم.
در واقع در عین تسلط و شناخت بر این دوره تاریخی، ایدهآل ذهنش را میبینیم.
برای علی حاتمی آن چیزی مهم است که از خود لالهزار واقعی هم ایدهآلتر است و نمیتوان مثلاً از او ایراد گرفت در دورهای که قصهاش را تعریف میکند واگن اسبی نبوده. او تنها کسی است که دنیای تهران قدیم را تصویر کرده. تهران قدیم که فقط مسائل سیاسی نبوده، زندگی جاری مردم هم بوده. خانوادههایی که سینما میرفتند و در رستوران بستنی میخوردند. برای حاتمی جذابیت دارد جام شیشهای که ما در آن بستنی یا فالوده میخوردیم را در فیلمش نشان بدهد تا یادآور گذشتهای شود که ظروف مشخصی برای بستنی خوردن ساخته شده بود. اینها ظرافتهای زندگی است. همه تهران، میدان بهارستان، خیابان نادری، شیرینیفروشی یاس و... تاریخ و قصه دارد و قصههایش در فیلم حاتمی باید میآمد تا گنجینهای شود از حس و حال قدیمی. هیچکس نمیتواند بر این کولاژ ایراد بگیرد چون خالقش علی حاتمی است که یک آرتیست و هنرمند است. برای اولین بار کسی کوشش کرد، سختی کشید و تاب آورد برای اینکه دنیایی که در ذهنش وجود داشت را بسازد. از این جهت من فکر میکنم علی حاتمی اگر چه خیلی سریع؛ اما راضی از این جهان رفت. او از ته دل راضی است برای اینکه کاری که دوست داشت را انجام داد، لالهزار را ساخت. در همین شهرک برایم تعریف کرد که چطور بارها در خیابان لالهزار قدم زده و ساختمان گراند هتل را از لابهلای لامپفروشیها و معماری بیهویتی که سراسر لالهزار و در واقع جهانی را زیر موجودیتش دفن کرده، کشف کرده است. عمر گذاشته و از میان کلکسیون پر و پیمان از عکسهای
قدیمی اش این گذشته را کشف کرده است. او آدمی جستوجوگر و بسیار مهم برای تاریخ سینمای ایران است. چه با سینمای او موافق باشید یا مخالف. در سینمای ایران و سینمای تاریخ معاصر بدعت گذاشته است.
و به اعتقاد شما چرا علی حاتمی بعد از این همه سال با وجود مقلدانی که در این نوع سینما دارد، تکرار نشدنی است؟
بله او کاراکتری غیرقابل تکرار است و تکرارش فیک است. حاتمی پیشرو بود و تأثیرات زیادی بر آدمهای دنبالهرو خود گذاشت اما آدمهایی که به تقلید از او به این تاریخ علاقهمندی نشان دادهاند چه تأثیری گذاشتهاند. در همه زمینهها حتی فیلمنامهنویسی و دیالوگنویسی ادای علی حاتمی را در آوردند ولی علی حاتمی نشدند. برای اینکه او اورژینال و اصیل است. بقیه ادای او را در میآورند؛ ادای ظاهری بدون عمق. خوشحالم حاتمی سریالها و فیلمهای تاریخی را که درباره دوران قاجار ساخته شد ندید. اگر میدید خیلی زجر میکشید. چون سطحی هستند و در زبان و همه چیز ادا در میآورند. اگر او «هزاردستان» را نمیساخت چطور میتوانستند این دوره را کشف کنند. گاهی تقلید درست از کار باعث میشود جلوتر از نمونه اصلی بروی که این را همه قبول داریم اما حاتمی تک بود همانطور که ناصر تقوایی، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی و عباس کیارستمی تک هستند و غیرقابل تکرار. دنیایشان همان دنیایی است که ساختند و ما دیدیم.
در واقع بینش دارند
بله. چون زجر و زحمت کشیده تا دورهای را کشف کند. حاتمی در محله خانیآباد زندگی میکرد. همانجایی که من متولد شدم. قنادی، سقاخانه، زورخانه، سبک زندگی آدمها، ارتباطشان با هم، سلام و علیک و صبحبخیرشان، کاراکترهای مختلف بذلهگو و اخمو و سیاسی و... دنیایی در محله خانیآباد بود که همه آن در کارهای حاتمی آمده است. بذلهگوییها، متلکگوییها، نوع صحبت و ارتباط آدمهای یک محله، فرهنگی زنده در فیلمهای حاتمی است و اگر یک مقدار دورتر برویم در قصه شاهکار «حسن کچل»اش با آن شعرها، ادبیات، دیالوگها، صحنهپردازی خاص خودش. ما توانستیم اینها را تکرار کنیم؟ در قصههایمان دنبال یک هویت در تاریخ معاصر خودمان گشتیم؟
یعنی این روح جستوجو گر در کودکی هم با او بوده که اینقدر به جزئیات دقت کرده است.
دیدن یک قلمدان، خودنویس یا تکهای شکسته از کاشی مسجد یا خانه او را به فکر میانداخت که از کجا آمده و تاریخچهاش چیست. علاوه بر داستانها و دیالوگهای پراکندهای که منبعش برای فیلمنامهنویسی بود برای تمامی اشیایی هم که در فیلمهایش میبینید زحمت کشیده و یادداشت برداشته است. در سراسر عمرش بهدنبال فرهنگ ایرانی گمشده در غبار گشت. او از سینماگران مؤلف واقعی ماست.
عمری اگر چه کوتاه اما مفید داشت.
تأسف ما این است که هر چه بیشتر میبود بهره بیشتری به فرهنگ و سینمای ایران میرسید. با رفتنش خیلی چیزها ادامه پیدا نکرد. مانند هر سینماگر مهم دیگری که داریم اما سینما از حضورشان بیبهره است. زنده هستند ولی در سینمای ایران نیستند. بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی و... جایشان خالی است. در نتیجه هویت سینمای ملی ما همین محصولات فعلی است که ساخته میشود؛ خوب یا بد.
همزمان با ارائه قطعنامه امریکا علیه ایران و تحولات لبنان انجام شد
گفت وگوی روحانی و مکرون
روحانی: امریکا هیچ حقی برای استفاده از سازوکار برجام ندارد
مکرون: دیدگاه ما درمورد تمدید تحریم تسلیحاتی ایران با امریکاییها متفاوت است
رئیس جمهوری با بیان اینکه اقدامات امریکا همیشه برای نابود کردن برجام بوده است، گفت: قطعنامهای که امریکاییها به شورای امنیت سازمان ملل پیشنهاد دادهاند، نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت است و همه کشورها بویژه 1+4 باید به شدت با آن مخالفت کنند.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی روز چهارشنبه در تماس تلفنی رئیس جمهوری فرانسه با وی، با تأکید بر اینکه اروپا نباید تحت تأثیر امریکا قرار گرفته و در دام این کشور بیفتد، گفت: طبق قطعنامه 2231 شورای امنیت از 18 اکتبر باید تحریم تسلیحاتی ایران برداشته شود و اگر امریکا بخواهد اقدامی برخلاف آن انجام دهد، نقض قطعنامه است.
روحانی تأکید کرد: حفظ برجام و قطعنامه 2231 یک تعهد اساسی از سوی همه کشورهایی است که امروز دربرجام باقی ماندهاند و انتظار ما این است که چه در آژانس و شورای حکام و چه در شورای امنیت سازمان ملل، مشورت و رایزنیهای دقیق و همکاری بین ایران و سه کشور اروپایی و دو کشور روسیه و چین انجام گیرد تا مانع رسیدن مخالفان برجام به اهداف خود باشد.
رئیس جمهوری گفت: امریکا با توجه به اینکه بیش از دو سال است از برجام خارج شده هیچ حقی برای استفاده از سازوکار برجام ندارد.
روحانی همچنین با بیان اینکه شیوه عمل امریکا در زمینه تحریم غیرقانونی و غیرانسانی علیه ایران در شرایط پاندمی کرونا بسیار زشت و قبیح است و با مقررات بینالمللی و مصوبات سال 2005 سازمان بهداشت جهانی تناقض دارد، برضرورت اقدام اروپا در فعال شدن روابط اقتصادی با ایران و همکاری در مبارزه با کووید 19 تأکید کرد.
رئیس جمهوری همچنین با اشاره به شرایط امروز لبنان ناشی از انفجار مهیب هفته گذشته در شهر بیروت، گفت: بسیار مهم است که همه کمک کنیم برای اینکه مسئولان قضایی لبنان بتوانند عوامل اصلی این حادثه را پیدا کنند.
روحانی با اشاره به کمکهای ارسالی ایران به لبنان بلافاصله پساز وقوع این حادثه، گفت: لبنان نیاز به وحدت بیشتر میان گروههای سیاسی دارد و همه باید به ایجاد این وحدت کمک کنیم. لبنان امروز نیاز به یک دولت قدرتمند دارد و پارلمان لبنان و همه احزاب باید در این زمینه بهصورت متحد گام بردارند.
رئیس جمهوری همچنین از دعوت رئیس جمهوری فرانسه برای حضور ایران در گروه بینالمللی کمک به حل مشکلات لبنان استقبال کرد. روحانی در این گفتوگوی تلفنی همچنین با اشاره به وضعیت پاندمی کرونا در کشورهای جهان و موج دوم این بیماری بر ادامه همکاری کشورها برای مهار این بیماری (کووید 19) تأکید کرد.
رئیس جمهوری فرانسه نیز در این تماس تلفنی با تأکید بر ضرورت حفظ برجام، گفت: دیدگاه ما با امریکا درمورد تمدید تحریم تسلیحاتی ایران کاملاً متفاوت است و این موضوع را به صراحت به آنها گفتهایم. امانوئل مکرون همچنین گفت: در حال انجام اقداماتی برای فعالتر شدن سیستم مالی اروپا با ایران هستیم.
رئیس جمهوری فرانسه با اشاره به شرایط لبنان پس از انفجار مهیب هفته گذشته در بیروت و سفرش به این کشور، خواستار کمک ایران برای حل بحران سیاسی لبنان شد و از ایران برای حضور در گروه اقدام بینالمللی برای حل بحران لبنان دعوت کرد.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی روز چهارشنبه در تماس تلفنی رئیس جمهوری فرانسه با وی، با تأکید بر اینکه اروپا نباید تحت تأثیر امریکا قرار گرفته و در دام این کشور بیفتد، گفت: طبق قطعنامه 2231 شورای امنیت از 18 اکتبر باید تحریم تسلیحاتی ایران برداشته شود و اگر امریکا بخواهد اقدامی برخلاف آن انجام دهد، نقض قطعنامه است.
روحانی تأکید کرد: حفظ برجام و قطعنامه 2231 یک تعهد اساسی از سوی همه کشورهایی است که امروز دربرجام باقی ماندهاند و انتظار ما این است که چه در آژانس و شورای حکام و چه در شورای امنیت سازمان ملل، مشورت و رایزنیهای دقیق و همکاری بین ایران و سه کشور اروپایی و دو کشور روسیه و چین انجام گیرد تا مانع رسیدن مخالفان برجام به اهداف خود باشد.
رئیس جمهوری گفت: امریکا با توجه به اینکه بیش از دو سال است از برجام خارج شده هیچ حقی برای استفاده از سازوکار برجام ندارد.
روحانی همچنین با بیان اینکه شیوه عمل امریکا در زمینه تحریم غیرقانونی و غیرانسانی علیه ایران در شرایط پاندمی کرونا بسیار زشت و قبیح است و با مقررات بینالمللی و مصوبات سال 2005 سازمان بهداشت جهانی تناقض دارد، برضرورت اقدام اروپا در فعال شدن روابط اقتصادی با ایران و همکاری در مبارزه با کووید 19 تأکید کرد.
رئیس جمهوری همچنین با اشاره به شرایط امروز لبنان ناشی از انفجار مهیب هفته گذشته در شهر بیروت، گفت: بسیار مهم است که همه کمک کنیم برای اینکه مسئولان قضایی لبنان بتوانند عوامل اصلی این حادثه را پیدا کنند.
روحانی با اشاره به کمکهای ارسالی ایران به لبنان بلافاصله پساز وقوع این حادثه، گفت: لبنان نیاز به وحدت بیشتر میان گروههای سیاسی دارد و همه باید به ایجاد این وحدت کمک کنیم. لبنان امروز نیاز به یک دولت قدرتمند دارد و پارلمان لبنان و همه احزاب باید در این زمینه بهصورت متحد گام بردارند.
رئیس جمهوری همچنین از دعوت رئیس جمهوری فرانسه برای حضور ایران در گروه بینالمللی کمک به حل مشکلات لبنان استقبال کرد. روحانی در این گفتوگوی تلفنی همچنین با اشاره به وضعیت پاندمی کرونا در کشورهای جهان و موج دوم این بیماری بر ادامه همکاری کشورها برای مهار این بیماری (کووید 19) تأکید کرد.
رئیس جمهوری فرانسه نیز در این تماس تلفنی با تأکید بر ضرورت حفظ برجام، گفت: دیدگاه ما با امریکا درمورد تمدید تحریم تسلیحاتی ایران کاملاً متفاوت است و این موضوع را به صراحت به آنها گفتهایم. امانوئل مکرون همچنین گفت: در حال انجام اقداماتی برای فعالتر شدن سیستم مالی اروپا با ایران هستیم.
رئیس جمهوری فرانسه با اشاره به شرایط لبنان پس از انفجار مهیب هفته گذشته در بیروت و سفرش به این کشور، خواستار کمک ایران برای حل بحران سیاسی لبنان شد و از ایران برای حضور در گروه اقدام بینالمللی برای حل بحران لبنان دعوت کرد.
صمت بدون وزیر ماند
مجلس با دولت تعامل نکرد
رضوانه رضایی پور
خبرنگار پارلمانی
اولین مواجهه رسمی دولت و مجلس به نفع پاستور رقم نخورد. 140 رأی مخالف، 104 رأی موافق و 10 رأی ممتنع، مانع از ماندگاری حسین مدرس خیابانی در وزارتخانه صمت شد. مدرس خیابانی مدت 3 ماه سرپرستی این وزارتخانه را عهده دار بود و حالا با رأی عدم اعتماد به او، وزارت صمت دوباره شاهد سرپرست خواهد بود.
دیروز رأس ساعت 8 صبح، زنگ آغاز نوزدهمین جلسه علنی مجلس یازدهم به صدا درآمد. وزیر پیشنهادی صمت بدون همراهی رئیس جمهوری و زودتر از رسیدن اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری در صندلی ردیف جلوی بهارستان نشست و نمایندگان هم یکبهیک به او ملحق میشدند. فضای ابتدایی مجلس اصلاً آن گونه نبود که گمان عدم رأی اعتماد به مدرس خیابانی برود؛ همچنانکه که در چند روز گذشته خبری از مخالفت مجلسیان با وزیر پیشنهادی به بیرون درز نکرده بود.
با ارائه گزارش سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن در خصوص برنامه وزیر معرفی شده صمت، نوبت رئیس جمهوری بود که از یک ساعت فرصت قانونی خود برای دفاع از وزیر پیشنهادی استفاده کند. اما عدم حضور حسن روحانی در این جلسه که بعدتر معلوم شد با توصیه ستاد ملی مبارزه با کرونا بوده و البته انتقاد نمایندگان را هم در پی داشت، جلسه با صحبت های مخالفین گزینه پیشنهادی آغاز شد.
محسن زنگنه نماینده تربت حیدریه بهعنوان اولین نماینده مخالف، معتقد بود که اقتصاد کشور در دست مافیاهای مختلف صنعت، معدن و کالاهای اساسی است و وزیر پیشنهادی قابلیت مقابله با مافیاها را ندارد. او به حضور یک ساله مدرس خیابانی در وزارت صمت بهعنوان قائم مقام وزیر در امور بازرگانی اشاره و به انتصابات او هم در این مدت اعتراض کرد. تخصیص ارز 4200 تومانی به برخی واردکنندگان و افزایش قیمت فولاد، خودرو و کالاهای اساسی به بهانه جهش قیمت دلار از دیگر موضوعاتی بود که زنگنه پای آن را به صحن علنی کشاند.
زنگنه 7 دقیقه از وقت 15 دقیقهای خود را به حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده شاهین شهر اختصاص داد که او هم در مخالفت با وزیر پیشنهادی به وضعیت بازار اشاره کرد و گفت اگر مردم میخواستند به او مستقیم رأی بدهند، چه میکردند؟ اگر آقای خیابانی راست میگوید به خیابان امین حضور تهران رفته و احوال کارگرانی که برای خرید جهیزیه دخترانشان آمدند را ببیند. اگر آن کارگر بگوید که به خیابانی رأی اعتماد دهم بنده نیز قبول میکنم.
سیدسلمان ذاکر نماینده ارومیه نخستین موافق وزیر پیشنهادی بود که پشت تریبون رفت. او از دو مخالف مدرس خیابانی خواست که در مورد اظهاراتشان تجدیدنظر کنند و خود در دفاع از وزیر پیشنهادی پاسخ اعتراض محسن زنگنه را داد که چرا یک فتنهگر را در وزارت صمت منصوب کرده است. او گفت: آقای خیابانی در پاسخ به صراحت گفت که اگر با مستندات چنین فردی را معرفی کنید بلافاصله او را اخراج میکنم. یکی از روزمههای ایشان جناحی عمل کردن و توجه به تخصص و توانمندی افراد است.
ذاکر 3 دقیقه از وقت 15 دقیقهای خود را به علی بابایی کارنامی نماینده ساری داد که او هم در موافقت با وزیر پیشنهادی گفت که اگر یک روز و حتی یک ساعت از وزارتخانه را بدون وزیر بگذاریم خیانت است. او خطاب به مخالفان مدرس خیابانی گفت: صنعت فولاد دست چه کسانی بوده و مافیای آن چه کسانی هستند؟ افرادی در بیرون تلاش دارند شما را مدیریت کنند.
مخالف دیگر وزیر پیشنهادی صمت، علی اصغر عنابستانی نماینده سبزوار بود. او حضور مدرس خیابانی بهعنوان قائم مقام رحمانی وزیر سابق صمت را ناشی از فشار جهانگیری و واعظی دانست و دلیل این کار را علاقه رئیس جمهوری برای تشکیل وزارت بازرگانی دانست. او خطاب به معاون اول رئیس جمهوری مدعی شد: بهجای اینکه به فکر جا انداختن آدمهای خود باشید کمی به مردم فکر کنید. مراجع رسمی در مورد بازداشتیهای فتنه نامه داده بودند و تأکید داشتند که پست و مقامی نگیرند اما شما یکی از بازداشتیهای فتنه را در یکی از شرکتهای بازرگانی منصوب کردید. مدیرکل شما رئیس دفتر یکی از سران فتنه است.
عنابستانی نیمی از وقت خود را به عباس گودرزی نماینده بروجرد داد که او نیز در مخالفت، خطاب به مدرس خیابانی گفت که خودت را خراب نکن، تو نمیتوانی این وزارتخانه را جمع کنی. او با این جمله که نمیتوانی با مافیا برخورد کنی از رئیس جمهوری پرسید: مگر قحط الرجال بود؟
در ادامه نوبت به موافق پایانی رسید. محمد خدابخشی نماینده الیگودرز حضور 15 ماهه مدرس خیابانی در وزارت صمت را مفید دانست و گفت که او میتواند بازار را به ثبات برساند. احمد رسولینژاد نماینده دماوند آخرین فردی بود که در موافقت خود خطاب بههیأت رئیسه گفت کهای کاش اجازه میدادید سؤال از رئیس جمهوری مطرح میشد و اینگونه همه مشکلات را به کسی که 3 ماه است مسئولیت یک وزارتخانه را دارد ربط ندهیم.
حالا نوبت به حسین مدرس خیابانی بود که در دفاع از برنامههای خود 30 دقیقه سخنرانی کند. او که برای دومین بار در جمع مجلسیان جدید حاضر میشد، وعده داد که: نسبت به معیشت مردم دغدغه داشته و برنامه خود را در ۴ محور اصلی تحقق جهش تولید با اتکا بر توان ساخت داخل، توسعه سرمایه گذاری و تکمیل طرحهای تولیدی، توسعه صادرات و کنترل واردات و مدیریت و تنظیم بازار تنظیم کرده و تلاش خواهم کرد علاوه بر حفظ آرامش بازار و تضمین فراوانی کالا با تکمیل طرحهای نیمه تمام و احیای واحدهای تعطیل ضمن عمل به فرمان رهبر معظم انقلاب به اشتغال عنایت ویژه داشته باشم. او در ادامه گفت: در شرایط کرونا اجازه ندادیم مردم قفسههای خالی فروشگاه ها را ببینند این در حالی بود که در خارج از ایران و حتی کشورهای اروپایی مردم قفسههای خالی ،غارت فروشگاهها و دعوا برای خرید یک ماسک را دیدند اما مردم ایران هیچ یک از اینها را ندیدند.
او پس از اعلام وضعیت تولید در بسیاری از واحدها و افزایش امکان واردات، به انتصاب فردی که مخالفان او را یکی از فتنه گران میدانستند هم پاسخ داد و گفت: انتصاب آن فردی که اسم بردید براساس دستور وزیر قبلی بوده است. ما از همه دستگاههای نظامی و امنیتی استعلام میگیریم. من از نوادگان خیابانی هستم این وصلهها به من نمیچسبد.
با پایان یافتن دفاع مدرس خیابانی، او چند دقیقهای پساز جهانگیری از مجلس خارج شد تا نمایندگان آرای خود را اعلام کنند. در این میان علیرضا سلیمی نماینده محلات از رئیس مجلس درخواست کرد تا تذکر خود را اعلام کند. او با اعتراض به عدم حضور روحانی در جلسه دیروز مجلس گفت: گفته میشود ستاد ملی کرونا به ایشان توصیه کرده در مجلس حضور نداشته باشند، حال باید بگوییم که شمایی که به یک میلیون دانشآموز میگویید در آزمون کنکور شرکت کنند، آیا خون شما از آنها رنگینتر است. این تبعیض آشکار بوده است. محمدباقر قالیباف رئیس مجلس در پاسخ به این نماینده گفت: آقای امیری، معاونت امور مجلس ریاست جمهوری درخصوص عدم حضور آقای روحانی، نامهای به بنده نوشتند که آن را متذکر میشوم. همچنین نامه رسمی دفتر ریاست جمهوری هم چند روز قبل برای بنده ارسال شده و هیأت رئیسه در جریان این موضوع قرار گرفتند که رئیس جمهوری از ستاد ملی کرونا درخصوص حضورش در مجلس استعلام کرده، اما آنها به جهت شرایط کرونا، مصلحت ندیدند.
با فضایی که در مجلس هنگام نطق مخالفان ایجاد شده بود، فریادهای احسنت احسنتی که از صندلیهای بهارستان بلند میشد، دیگر عدم رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی قابل پیشبینی بود. نمایندگان عدد 2 را به نشانه رأی منفی به یکدیگر نشان میدادند و آرای خود را به گلدان میریختند. با پایان شمارش آرای نمایندگان، محمدباقر قالیباف نتایج شمارش را اعلام کرد: حسین مدرس خیابانی با 140 رأی مخالف، 104 رأی موافق و 10 رأی ممتنع بهعنوان وزیر صمت انتخاب نشدند.
معرفی سرپرست جدید با استجازه رهبری
حسینعلی امیری معاون پارلمانی رئیس جمهوری درباره آینده وزارت صمت پس از عدم رأی اعتماد مجلس به وزیر پیشنهادی دولت دیروز گفت: بر اساس اختیاری که قانون اساسی به رئیس جمهوری داده است اگر به هر دلیلی وزارتخانهای فاقد وزیر باشد، رئیس جمهوری میتواند آن وزراتخانه را با سرپرست اداره کند که به مدت سه ماه «حسین مدرس خیابانی» مسئولیت سرپرستی وزارت صنعت، معدن و تجارت را بر عهده داشت. مهلت سرپرستی ایشان از امروز منقضی میشود و راهکار باقی مانده این است که رئیس جمهوری باید با استجازه از رهبر معظم انقلاب کسی را تا معرفی وزیر جدید بهعنوان سرپرست منصوب کند. معاون پارلمانی رئیس جمهوری گفت: اینکه نفر معرفی شده چه کسی خواهد بود هنوز معلوم نیست و باید از رهبری برای انتصاب اجازه بگیرند.
«بایدن» با «هریس» به نبرد ترامپ میرود
«کاملا هریس»، صیاد آرای زنان و رنگینپوستان و عامل فتح احتمالی کلیدیترین ایالت امریکا، معاون اول کاندیدای دموکرات شد
وصال روحانی/ جستوجوی طولانی جو بایدن برای انتخاب معاونش برای شرکت در انتخابات 2020 ریاست جمهوری امریکا سرانجام روز گذشته ثمر داد و وی «کاملا هریس» را به این سمت برگزید.
هریس سناتوری از ایالت کالیفرنیا و زنی با ریشههای هندی- جاماییکایی است که در هفتههای اخیر نیز چهره فعالی داشت و از پلیس امریکا خواسته بود در برخورد با تظاهرات گسترده افراد معترض به تبعیض نژادی روشهای ملایمتری را در پیش بگیرند. به گزارش «سیانان»، بایدن که خودش هشت سال معاون باراک اوباما رئیسجمهوری امریکا بود، در زمان معرفی هریس با رجوع به فرهنگ و اصطلاحات ورزشی وی را «بهترین انتخاب خود در نقل و انتقالهای تابستانی» نامید. اکنون هریس باید در کنار بایدن با زوج دونالد ترامپ و معاونش مایک پنس بستیزد تا در اواسط آبانماه مشخص شود کدامیک هدایتگران کاخ سفید طی چهار سال بعدی خواهند بود. پیش از هریس فقط دو زن بهعنوان معاونان کاندیداهای ریاست جمهوری امریکا وارد این کورس شده و البته هر دو شکست خورده بودند. این زنان جرالدین فرارو دستیار والتر ماندیل دموکرات در سال 1984 و سارا پیلین معاون منتخب جمهوریخواهان در انتخابات 2008 بودند. با این حال هریس اولین زن رنگینپوست انتخاب شده برای این سمت است و هر دو فرد قبلی سفیدپوست بودند.
توئیتهای پر از تمجید بایدن
توئیتهای روز چهارشنبه بایدن در مورد دلایل انتخاب هریس سرشار از تمجیدهایی است که وی سزاوار شریک تازهاش میداند. بایدن آورده است: «هریس یک جنگاور تمامعیار و از بهترین خدمتگزاران کشور است. او موقعیکه دادستان کل کالیفرنیا بود، بسیار اصولگرایانه کار میکرد و هرگز نمیگذاشت در منطقه تحت ادارهاش به زنان و کودکان ظلم شود. به همین سبب احساس افتخار میکنم که معاون اولم آدمی در حد هریس باشد.» هریس هم بیکار ننشست و در توئیتهایی به نوبه خود بایدن را ستود و آورد: «بایدن بهتر از هر کسی میتواند وحدت را به کشور متفرق شده امریکا بازگرداند.»
دشمن دیروز، شریک امروز
به گزارش سایت شبکه خبری «بی بیسی»، بایدن از ماه مارس 2020 (اسفند 1398) گفته بود که احتمالاً یک زن را بهعنوان معاون اول خود برخواهد گزید و زمانی رویکرد او به یک سیاهپوست برای این مهم وسیعتر و ضروریتر شد که ماجرای قتل بیرحمانه جورج فلوید سیاهپوست بهدست پلیس مینیاپولیس یک جنبش سراسری در حمایت از سیاهان را در امریکا راهاندازی کرد. هریس 55 ساله در ابتدای انتخابات درون حزبی امسال امریکا از نمایندههای دموکراتها و در پی کسب آرای لازم بود اما بسیار زود حس کرد که حریف بایدن یا برنی سندرز (که او هم کنار کشید) نمیشود و در نتیجه از آن کورس انصراف داد.
جالبتر اینکه در آن هفتههای کم شمار هریس بارها بایدن را به سبب تمایل به قوانینی که ناقض حقوق سیاهان است، شماتت کرده بود اما با روال کنونی و فعالیتاش بهعنوان «دستراست» بایدن میتواند در انتخابات آبان ماه امریکا، خیل عظیمی از آرای سیاهان را برای کاندیدای حزب دموکرات به ارمغان آورد.
مهاجرزادهای که به هاروارد رفت
کاملا هریس زاده شهر اوکلند در ایالت کالیفرنیای امریکا است و هم پدر و هم مادرش از مهاجران بودهاند. پدر او یک جاماییکایی است و مادرش زنی که در هند چشم بهجهان گشوده است. کاملا در جوانی به دانشگاه معروف هاروارد رفت و امروز میگوید هر یک از راههای تحصیلی و سیاسی که طی بیش از پنج دهه طی کرده اسباب رضایت اوست و سبب شد وی انسان کاملتری شود. وی به واشینگتن پست گفته است: «این که سفید هستید یا سیاه اهمیتی ندارد و مهمتر از هر چیزی انسان بودن و داشتن وجدانی آسوده است.» با این حال بهنظر میرسد مسائل لجستیکی و نگرشهای انتخاباتی سهم اول را در گزینش هریس توسط بایدن داشته است، زیرا او نه فقط تأمینکننده قسمت اعظم آرای سیاهپوستان برای بایدن سفیدپوست خواهد بود، بلکه با فتح احتمالی آرای الکترال ایالت کالیفرنیا که شمارشان به 55 میرسد، یک سنگ بنای قوی را برای پیروزی احتمالی بایدن ایجاد خواهد کرد.
صدفی پر از کرم؟!
زندگی سیاسی - اجتماعی هریس با انواع «اولین»ها پیوند خورده است. او سال 2011 اولین فرد سیاهپوستی شد که پست حساس و خطیر دادستان کل ایالت کالیفرنیا را احراز کرد و از آنجا که این منطقه پرجمعیتترین ایالت امریکا است، میتوان به اهمیت این انتخاب پی برد. او امروز متهم به این است که چرا در اواخر سال 2019 و اوایل 2020 حضوری غیردقیق و فاقد اهداف مشخص در انتخابات درونحزبی دموکراتها داشته اما در عین حال گزینش او توسط بایدن نشان میدهد خود دموکراتها چه نگاه ویژه و توأم با تحسینی به این زن دارند ولی این نیز قابل پیشبینی و فهم است که ترامپ سرکرده لجوج حزب جمهوریخواه و مالک فعلی کاخ سفید با کلماتی آتشین به توصیف هریس بپردازد. ترامپ روز چهارشنبه به خبرنگاران در شهر نیویورک گفت: «این خانم هریس آدمی است که کیلو کیلو(!) دروغ گفته است. فراموش نکنید که شرکت او در انتخابات درونحزبی دموکراتها حضوری فاجعهبار بود و پس از آن همه ادعاهای بزرگ در پنج ایالت اول بیشتر از دو درصد آرا را کسب نکرد. از همه بدتر و عجیبتر شخص بایدن و روشهای انتخابات و متدهای کاری او است زیرا او فردی را بهعنوان نزدیکترین دستیارش برگزیده که در جریان انتخابات اولیه حزبشان هرچه به دهان و ذهنش رسید، در انتقاد از بایدن گفت و رفتار منحوسانهای با وی داشت. شما چطور میتوانید رسواکنندهتان را بهعنوان معاونتتان انتخاب کنید و این گزینش نشان میدهد بایدن یک صدف توخالی است که درون آن کرمهای رادیکال حزب دموکرات خانه کردهاند و بهنام وی هر کاری را که میخواهند انجام میدهند.»
اما بر خلاف او باراک اوباما در توئیتی نوشت: «هریس را مدتها است میشناسم. او فرد مناسبی برای این پست است.» هیلاری کلینتون هم وی را رهبری فوق العاده خواند. سوزان رایس هم که خود از گزینههایی بود که در هفته های اخیر بسیاری معتقد بودند، بایدن او را انتخاب خواهد کرد، زوج هریس- بایدن را برگ برنده دموکرات ها در انتخابات 2020 نامید. الیزابت وارن دیگر کاندیدای معاونت بایدن هم تلاشهای هریس در جهت مبارزه برای عدالت اجتماعی را ستود و گفت همراهی او با بایدن در این زمینهها رضایت بخش است.مری ترامپ برادرزاده رئیس جمهوری امریکا هم از بایدن بابت این انتخاب تشکر کرد و نوشت: کشورمان را پس خواهیم گرفت. به جز سیاستمداران، بازیگران هالیوود هم از انتخاب بایدن ابراز رضایت کردند. از بین آنها می توان به راب راینر، جان لجند، میا فارو، ووپی گولدبرگ و سباستین روشه اشاره کرد.
به گزارش نیویورک تایمز، چند نهاد حامی حقوق بشر نیز که مقر اصلیشان در امریکا است، دیروز گفتند هریس حتی میتواند پلی بین عبور یک امریکای عصیانزده از نسل فعلی رهبران نژادپرست خود به زمانهای باشد که احترام رنگینپوستان در آن بیشتر مراعات خواهد شد، ولی آینده دور هرچه باشد، دستاوردها و مهارتهای هریس در زمان حاضر است که دلیل اصلی انتخاب او بوده است.
نگاه هریس به سالهای بعدی و پست اول
با این حال در گمانهزنیهای متخصصان امور سیاسی در امریکا انتخاب «کاملا هریس» به عنوان شریک اول بایدن در انتخابات پیشرو میتواند تبعاتی بسیار طولانیتر از چهار سال پیشرو داشته باشد. بایدن در 78 سالگی میتواند پیرترین رئیس جمهوری منتخب امریکا در صورت غلبه بر ترامپ شناخته شود اما سران حزب دموکرات امیدوارند در سیما و اقدامات هریس فردی را یافته باشند که پس از غروب بایدن جای او را در پست اول کاخ سفید بگیرد و در آن صورت به اولین رئیس جمهوری زن در تاریخ امریکا تبدیل شود. چیزی که هیلاری کلینتون هم چهار سال پیش در انتخابات امریکا تا یک قدمی آن پیش رفت اما مغلوب سیاستگذاریهای کهنه خودش و حملات بنیانبرافکن تاجر تندروی نیویورکی (ترامپ) به کل بنیادهای حزبی و روشهای انتخاباتی در امریکا شد که در زبان و نگرش ترامپ جز سرشکستگی برای امریکا چیزی را دربر نداشته است.
پل عبور به سمت آیندهای آرامتر
انجمنهای مختلـــــف حامـــــــــی سیاهپوستان در امریکا دیروز انتخاب هریس را بهعنوان معاون اول بایدن در انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 امریکا ستودند و یکی از آنها که سازمانی موسوم به Black Pac بود در اطلاعیهای هریس را زنی مبارز و آرمانخواه توصیف کرد که از ارزش مبارزات ماههای اخیر امریکاییها برای احیای حقوق سیاهان بهخوبی مطلع است و در تضاد با ترامپ نژادپرست این امر را در کاخ سفید نهادینه خواهد کرد.
هریس سناتوری از ایالت کالیفرنیا و زنی با ریشههای هندی- جاماییکایی است که در هفتههای اخیر نیز چهره فعالی داشت و از پلیس امریکا خواسته بود در برخورد با تظاهرات گسترده افراد معترض به تبعیض نژادی روشهای ملایمتری را در پیش بگیرند. به گزارش «سیانان»، بایدن که خودش هشت سال معاون باراک اوباما رئیسجمهوری امریکا بود، در زمان معرفی هریس با رجوع به فرهنگ و اصطلاحات ورزشی وی را «بهترین انتخاب خود در نقل و انتقالهای تابستانی» نامید. اکنون هریس باید در کنار بایدن با زوج دونالد ترامپ و معاونش مایک پنس بستیزد تا در اواسط آبانماه مشخص شود کدامیک هدایتگران کاخ سفید طی چهار سال بعدی خواهند بود. پیش از هریس فقط دو زن بهعنوان معاونان کاندیداهای ریاست جمهوری امریکا وارد این کورس شده و البته هر دو شکست خورده بودند. این زنان جرالدین فرارو دستیار والتر ماندیل دموکرات در سال 1984 و سارا پیلین معاون منتخب جمهوریخواهان در انتخابات 2008 بودند. با این حال هریس اولین زن رنگینپوست انتخاب شده برای این سمت است و هر دو فرد قبلی سفیدپوست بودند.
توئیتهای پر از تمجید بایدن
توئیتهای روز چهارشنبه بایدن در مورد دلایل انتخاب هریس سرشار از تمجیدهایی است که وی سزاوار شریک تازهاش میداند. بایدن آورده است: «هریس یک جنگاور تمامعیار و از بهترین خدمتگزاران کشور است. او موقعیکه دادستان کل کالیفرنیا بود، بسیار اصولگرایانه کار میکرد و هرگز نمیگذاشت در منطقه تحت ادارهاش به زنان و کودکان ظلم شود. به همین سبب احساس افتخار میکنم که معاون اولم آدمی در حد هریس باشد.» هریس هم بیکار ننشست و در توئیتهایی به نوبه خود بایدن را ستود و آورد: «بایدن بهتر از هر کسی میتواند وحدت را به کشور متفرق شده امریکا بازگرداند.»
دشمن دیروز، شریک امروز
به گزارش سایت شبکه خبری «بی بیسی»، بایدن از ماه مارس 2020 (اسفند 1398) گفته بود که احتمالاً یک زن را بهعنوان معاون اول خود برخواهد گزید و زمانی رویکرد او به یک سیاهپوست برای این مهم وسیعتر و ضروریتر شد که ماجرای قتل بیرحمانه جورج فلوید سیاهپوست بهدست پلیس مینیاپولیس یک جنبش سراسری در حمایت از سیاهان را در امریکا راهاندازی کرد. هریس 55 ساله در ابتدای انتخابات درون حزبی امسال امریکا از نمایندههای دموکراتها و در پی کسب آرای لازم بود اما بسیار زود حس کرد که حریف بایدن یا برنی سندرز (که او هم کنار کشید) نمیشود و در نتیجه از آن کورس انصراف داد.
جالبتر اینکه در آن هفتههای کم شمار هریس بارها بایدن را به سبب تمایل به قوانینی که ناقض حقوق سیاهان است، شماتت کرده بود اما با روال کنونی و فعالیتاش بهعنوان «دستراست» بایدن میتواند در انتخابات آبان ماه امریکا، خیل عظیمی از آرای سیاهان را برای کاندیدای حزب دموکرات به ارمغان آورد.
مهاجرزادهای که به هاروارد رفت
کاملا هریس زاده شهر اوکلند در ایالت کالیفرنیای امریکا است و هم پدر و هم مادرش از مهاجران بودهاند. پدر او یک جاماییکایی است و مادرش زنی که در هند چشم بهجهان گشوده است. کاملا در جوانی به دانشگاه معروف هاروارد رفت و امروز میگوید هر یک از راههای تحصیلی و سیاسی که طی بیش از پنج دهه طی کرده اسباب رضایت اوست و سبب شد وی انسان کاملتری شود. وی به واشینگتن پست گفته است: «این که سفید هستید یا سیاه اهمیتی ندارد و مهمتر از هر چیزی انسان بودن و داشتن وجدانی آسوده است.» با این حال بهنظر میرسد مسائل لجستیکی و نگرشهای انتخاباتی سهم اول را در گزینش هریس توسط بایدن داشته است، زیرا او نه فقط تأمینکننده قسمت اعظم آرای سیاهپوستان برای بایدن سفیدپوست خواهد بود، بلکه با فتح احتمالی آرای الکترال ایالت کالیفرنیا که شمارشان به 55 میرسد، یک سنگ بنای قوی را برای پیروزی احتمالی بایدن ایجاد خواهد کرد.
صدفی پر از کرم؟!
زندگی سیاسی - اجتماعی هریس با انواع «اولین»ها پیوند خورده است. او سال 2011 اولین فرد سیاهپوستی شد که پست حساس و خطیر دادستان کل ایالت کالیفرنیا را احراز کرد و از آنجا که این منطقه پرجمعیتترین ایالت امریکا است، میتوان به اهمیت این انتخاب پی برد. او امروز متهم به این است که چرا در اواخر سال 2019 و اوایل 2020 حضوری غیردقیق و فاقد اهداف مشخص در انتخابات درونحزبی دموکراتها داشته اما در عین حال گزینش او توسط بایدن نشان میدهد خود دموکراتها چه نگاه ویژه و توأم با تحسینی به این زن دارند ولی این نیز قابل پیشبینی و فهم است که ترامپ سرکرده لجوج حزب جمهوریخواه و مالک فعلی کاخ سفید با کلماتی آتشین به توصیف هریس بپردازد. ترامپ روز چهارشنبه به خبرنگاران در شهر نیویورک گفت: «این خانم هریس آدمی است که کیلو کیلو(!) دروغ گفته است. فراموش نکنید که شرکت او در انتخابات درونحزبی دموکراتها حضوری فاجعهبار بود و پس از آن همه ادعاهای بزرگ در پنج ایالت اول بیشتر از دو درصد آرا را کسب نکرد. از همه بدتر و عجیبتر شخص بایدن و روشهای انتخابات و متدهای کاری او است زیرا او فردی را بهعنوان نزدیکترین دستیارش برگزیده که در جریان انتخابات اولیه حزبشان هرچه به دهان و ذهنش رسید، در انتقاد از بایدن گفت و رفتار منحوسانهای با وی داشت. شما چطور میتوانید رسواکنندهتان را بهعنوان معاونتتان انتخاب کنید و این گزینش نشان میدهد بایدن یک صدف توخالی است که درون آن کرمهای رادیکال حزب دموکرات خانه کردهاند و بهنام وی هر کاری را که میخواهند انجام میدهند.»
اما بر خلاف او باراک اوباما در توئیتی نوشت: «هریس را مدتها است میشناسم. او فرد مناسبی برای این پست است.» هیلاری کلینتون هم وی را رهبری فوق العاده خواند. سوزان رایس هم که خود از گزینههایی بود که در هفته های اخیر بسیاری معتقد بودند، بایدن او را انتخاب خواهد کرد، زوج هریس- بایدن را برگ برنده دموکرات ها در انتخابات 2020 نامید. الیزابت وارن دیگر کاندیدای معاونت بایدن هم تلاشهای هریس در جهت مبارزه برای عدالت اجتماعی را ستود و گفت همراهی او با بایدن در این زمینهها رضایت بخش است.مری ترامپ برادرزاده رئیس جمهوری امریکا هم از بایدن بابت این انتخاب تشکر کرد و نوشت: کشورمان را پس خواهیم گرفت. به جز سیاستمداران، بازیگران هالیوود هم از انتخاب بایدن ابراز رضایت کردند. از بین آنها می توان به راب راینر، جان لجند، میا فارو، ووپی گولدبرگ و سباستین روشه اشاره کرد.
به گزارش نیویورک تایمز، چند نهاد حامی حقوق بشر نیز که مقر اصلیشان در امریکا است، دیروز گفتند هریس حتی میتواند پلی بین عبور یک امریکای عصیانزده از نسل فعلی رهبران نژادپرست خود به زمانهای باشد که احترام رنگینپوستان در آن بیشتر مراعات خواهد شد، ولی آینده دور هرچه باشد، دستاوردها و مهارتهای هریس در زمان حاضر است که دلیل اصلی انتخاب او بوده است.
نگاه هریس به سالهای بعدی و پست اول
با این حال در گمانهزنیهای متخصصان امور سیاسی در امریکا انتخاب «کاملا هریس» به عنوان شریک اول بایدن در انتخابات پیشرو میتواند تبعاتی بسیار طولانیتر از چهار سال پیشرو داشته باشد. بایدن در 78 سالگی میتواند پیرترین رئیس جمهوری منتخب امریکا در صورت غلبه بر ترامپ شناخته شود اما سران حزب دموکرات امیدوارند در سیما و اقدامات هریس فردی را یافته باشند که پس از غروب بایدن جای او را در پست اول کاخ سفید بگیرد و در آن صورت به اولین رئیس جمهوری زن در تاریخ امریکا تبدیل شود. چیزی که هیلاری کلینتون هم چهار سال پیش در انتخابات امریکا تا یک قدمی آن پیش رفت اما مغلوب سیاستگذاریهای کهنه خودش و حملات بنیانبرافکن تاجر تندروی نیویورکی (ترامپ) به کل بنیادهای حزبی و روشهای انتخاباتی در امریکا شد که در زبان و نگرش ترامپ جز سرشکستگی برای امریکا چیزی را دربر نداشته است.
پل عبور به سمت آیندهای آرامتر
انجمنهای مختلـــــف حامـــــــــی سیاهپوستان در امریکا دیروز انتخاب هریس را بهعنوان معاون اول بایدن در انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 امریکا ستودند و یکی از آنها که سازمانی موسوم به Black Pac بود در اطلاعیهای هریس را زنی مبارز و آرمانخواه توصیف کرد که از ارزش مبارزات ماههای اخیر امریکاییها برای احیای حقوق سیاهان بهخوبی مطلع است و در تضاد با ترامپ نژادپرست این امر را در کاخ سفید نهادینه خواهد کرد.
گزارش «ایران» از وضعیت نگهداری کودکان بد سرپرست در محله دروازه غار تهران
امید در «خونه مادری»
مهسا قوی قلب
خبرنگار
در کوچهپسکوچههای دروازه غار، مهد کودکی وجود دارد که شبیه هیچ مرکزی در هیچ کجای شهر نیست. اینجا صبح مادرها با چهره هایی پر از لبخند و ظاهری آراسته بچهها را به مهدکودک نمیفرستند؛ دلیل آمدن بیشتر بچهها به این مکان این است که مادران فقیر یا معتادشان توان نگهداری از آنها را ندارند. مینا که تازه اعتیادش را ترک کرده درباره نحوه نگهداری از فرزندش به «ایران» میگوید: «این مهد را دوستانم به من معرفی کردند. روزهای اول اعتماد نداشتم. میترسیدم که فرزندم را اینجا بگذارم و بعد تحویلم ندهند فکر میکردم ممکن است از بچهام سوءاستفاده کنند، اما چارهای هم نداشتم، چون پولی برای نگهداری از او در طول روز ندارم. همسرم هم شدیداً اعتیاد به مواد مخدر دارد. هیچ منبع درآمدی نداریم و من ناچارم که روزها دستفروشی کنم البته کسی را هم نداشتم که در طول روز از بچه نگهداری کند. حالا حدود ۲ ماه است که بچه را اینجا میگذارم و کاملاً هم برایش مادری میکنند، حتی بهتر از من. صبح بچه را میآورم و خودم برای دستفروشی راهی خیابانهای شهر میشوم و هنگام غروب میآیم تا او را از آنها تحویل بگیرم.» برخی بچهها که از مادران معتاد به دنیا میآیند به اعتیاد شدید مبتلا هستند و در طول روز یا نا آرامی میکنند یا فقط خواب هستند. در این خانه به آنها کمک میشود که اعتیادشان را آرام آرام ترک کنند و به کودکی سالم تبدیل شوند. در و دیوار این خانه هیچ شباهتی به دیوارهای بیرنگ و سیاه کوچههای محله دروازه غار ندارد. وقتی از در کوچک این خانه که تنها پناهگاه کودکان است، داخل میشویم، همه جا رنگ میبینیم. دیوارها رنگی، درها رنگی، حوض وسط حیاط، آبی آسمانی؛ اینجا فقط در و دیوارها رنگی نیست، هر قلبی که برای کودکان بدسرپرست میتپد، هم رنگی است. داخل حیاط، پسر بچه کوچکی روبهروی مربیاش نشسته و از او خواندن و نوشتن یاد میگیرد. حدود 9 سال دارد و در حال یادگیری الفبا است. امیر به «ایران» میگوید: «پدر ندارم و مادرم هم معتاده و نتونسته من را به مدرسه بفرسته، اما حالا که اینجا اومدم خیلی خوشحال هستم، چون میتونم مثل همسن و سالهای خودم سواد یاد بگیرم و بعد سر کار هم برم و از پس خودم بربیام. اینجا بچههای بزرگتر از من هم برای آموزش و یاد گرفتن چیزهای دیگر هر روز میآن. قبل از این نمیدونستم که چطور باید با دیگران ارتباط برقرار کنم. اصلاً نمیدونستم که باید به دیگران احترام بگذارم، اما اینجا یاد گرفتم که باید با دیگران با ادب صحبت کنم. من هیچ از تربیت نمیدانستم، اما اینجا به من یاد میدن که چطورباید با بزرگترها حرف بزنم.»
اگر این خانه نباشد نمیتوانم کار کنم
مهرناز هم با موهای طلایی و چشمانی آبی گوشه حیاط با دوستش در حال عروسک بازی است، مظلومانه نگاه میکند و میگوید: «خاله ببین کفش دارم، من تا قبل از این همیشه پا برهنه در خیابانها راه میرفتم، اما حالا کفش میپوشم، میدونم که کرونا آمده و باید تمیز باشیم. خیلی از خودم مواظبت میکنم. اینجا به من یاد دادند که باید تندتند دستهام رو بشورم و همیشه کفش داشته باشم.» در گوشهای از دفتر مهدکودک، زنی با شکم بالا آمده نشسته و از ظاهرش مشخص است که اعتیاد شدید دارد. میگوید: «این پنجمین بار هست که حامله میشوم، یه دوقلو و دو تا بچه دیگه رو هم سقط کردم.» حدود ۳۰ سال سن دارد. از خود میپرسم با این اعتیاد شدید چرا اینهمه بارداریهای سخت را تجربه میکند؟ پاهایش بشدت ورم کرده با آن پاها اصلاً نمیتوان راه رفت. او هم قدرت راه رفتن ندارد. همه اینها نتیجه فقر اقتصادی و فرهنگی است که به تنهایی ثابت میکند، نه فقط یک خانه، بلکه دهها خانه باید ساخته شود، تا فرزندان این خانوادههای بشدت بیبضاعت و معتاد به انواع مواد مخدر، بتوانند زندگی کنند. او در ادامه به «ایران» میگوید: «سالها کارتن خواب بودم. اعتیاد و فحشا رهایم نمیکرد، تا اینکه این خانه را پیدا کردم تا محل امنی برای نگهداری از فرزندانم داشته باشم. حالا دستفروشی می کنم، اگر این خانه نباشد، نمیتوانم کار کنم و شاید دوباره از بیپولی به کارتن خوابی بیفتیم.» بیشتر مربیهایی که در این مهد کودک کار میکنند، هیچ دستمزدی نمیگیرند. یکی از مربیها با آمدن بیماری کرونا و بعد از تعطیل شدن مدارس، دختر نوجوان خود را هم برای کمک به این مرکز آورده تا او هم در این ثواب شریک مادر باشد. چشمم به کودکی سه ساله میافتد که در اتاقی در حال بازی کردن است، مشخص است که از بیماری هیدروسفالی رنج میبرد. یکی از مربیها به «ایران» میگوید: «وقتی این کودک را به اینجا آوردند، فقط سرش را به زمین میکوبید و مشخص بود سردردهای وحشتناکی دارد. نمیتوانست حرف بزند و حالتهایش اصلاً عادی نبود. اما حالا با نگهداریها و درمانهای خاص، دردهای سرش کم شده و میتواند حرف بزند و راه برود، حتی بازی کند و شعر بخواند و در کل خیلی حال بهتری دارد.» در کنار این مهد کودک که بیشتر شبیه یک خانه کوچک پر از کودک است تا مهدکودک، خیرین ساختمانی در همین نزدیکی، دقیقاً دو پلاک آنطرفتر دست و پا کردند تا برخی از مادرانی که بیکار هستند و یا تازه اعتیادشان را ترک کردهاند، بتوانند خیاطی کنند. از در وارد میشوم، سالنی پوشیده از پارچههای سفید میبینم، زنها پشت چرخها نشستهاند و درحال دوختن گان در این روزهای کرونایی هستند. دختران جوانی هم پابه پای زنان، در حال دوخت و دوز هستند. سوسن ۱۵ سال دارد و 10 ماه است که در این خانه مشغول به کار است. او میگوید: «قبل از بیماری کرونا ماهی ۸۰۰ هزار تومان درآمد داشتم، اما متأسفانه با شیوع این ویروس درآمدم کاهش پیدا کرده ولی باز هم خدا را شکر که مشغول دوختن گان هستم، تا بتوانم امرار معاش کنم.» دختر دیگری در همان نزدیکی در یک کارگاه بافندگی که داخل ساختمان مهد کودک ایجاد شده، مشغول کار است. این بار بازهم خیرین بیکار نماندند و چندین دستگاه بافندگی دست و پا کردند که در آن زنان و دختران جوان مشغول به کار کردن هستند. مونا فقط ۱۴ سال دارد و خیلی هم بااستعداد است. مونا به «ایران» میگوید: «خانواده من افغان هستند و در خانواده ما باید زود ازدواج کنیم. میدانم که چند ماه دیگر مرا تحت فشار میگذارند، تا با یک نفر ازدواج کنم و چارهای هم ندارم، در حالی که دوست دارم کار کنم و ادامه تحصیل بدهم.» زهرا هم با خواهر و مادرش به این خانه آمدهاند، خواهرش 10 سال دارد و خودش هم ۱۵ ساله است. پدرشان فوت کرده و مجبور هستند، کار کنند. زهرا با دیدن من درد دلش باز شده و میگوید: «با بافندگی هزینههای زندگی را در میآوریم، اما از اونجایی که اینجا پائین شهره، گاهی به ما غرفههایی هم برای فروش صنایع دستی میدهند، اما چون در پائین شهر مردم قدرت خرید کافی ندارند، پول زیادی هم گیرمان نمیآید. شال و کلاه و دستکش و جاحولهای میبافیم و با تکههای پارچه وسایل تزئینی درست میکنیم یا با قوطیهای شیر خشک و مواد مصرفی دیگر صنایع دستی درست میکنیم، اما متأسفانه مجبور هستیم با قیمتهای پائین این کالاها را بفروشیم و آنچنان پولی دستگیرمان نمیشود.»
مشکلات اقتصادی و افزایش کودکان بدسرپرست
مژگان علیشاهی، مدیر این مجموعه کوچک که از کوچک بودن فضا برای نگهداری از بچهها گلایه دارد، به «ایران» میگوید : در حاضر 30 بچه بدسرپرست در این مرکز نگهداری میشوند، هرچند برخی اعتماد ندارند و فکر میکنند میخواهیم بچهها را تحویل بهزیستی بدهیم، اما کم کم اعتمادشان به ما جلب میشود. ما میخواهیم زنان معتادی که باردار هستند و به اینجا مراجعه میکنند، فرزندان سالمی به دنیا بیاورند و بعد بتوانند تحصیل کنند و وارد چرخه کار شوند در نهایت هدف این است که آمار کارتنخوابی، جرم و جنایت و اعتیاد کاهش پیدا کند. او میافزاید باید استعدادهای بچهها را شکوفا کنیم، بچهها کتاب را دوست دارند. معتقدم اگر بچه به دلیل اقتصادی و نبود امکانات دستفروشی میکند، بهتر است که باسواد باشد. دختران به جای اینکه با موهای ژولیده و لباسهای کثیف و پاره راهی خیابانها شوند، موهای روبان زده و بافته شده داشته باشند. این کار چهره شهرمان را هم زیباتر خواهد کرد. باید این فرهنگ را نهادینه کنیم که در خیابانها به بچههای کار ترحم نشود. این بچهها، باید یاد بگیرند، که عزت نفس داشته باشند و از خود محافظت کنند. متأسفانه برخی از بچههایی که در ابتدا به اینجا مراجعه میکنند، به دلیل رعایت نکردن نظافت در سرشان شپش دارند به همین خاطر ما آنها را ویزیت کرده و به لحاظ بهداشتی مراقبت میکنیم.
علیشاهی در ادامه میگوید: به دلیل مشکلات اقتصادی، متأسفانه شمار کودکان بدسرپرست در حال افزایش است. این خانه برای نگهداری از کودکان بدسرپرست کوچک است. منطقه دروازه غار قابلیت این را دارد که حمایتهای بیشتری از این بچهها داشته باشد. فقط لازم است خیرین بیشتری وارد کار شوند و به ما فضا بدهند. محله دروازه غار این ظرفیت را دارد که به جای جابهجایی مواد مخدر در کوچه و خیابانها، به محله ای امن تبدیل شود. این جابهجایی میتواند بین محلههای بالای شهر و پائین شهر هم پیش بیاید. فقط ارادهای قوی لازم است. دو سال است که این مرکز باز شده و بچهای که فقط در خانه از پدر و مادر معتاد خود فحش ناموسی یاد گرفته بود، الان باسواد است، منظم شده و آموزشهای مهارتی دیده، بیایید با همدلی و همراهی و کمک به یکدیگر فضای دروازه غار را به فضایی امنتر تبدیل کنیم، بسیاری از این کودکان بهتر است که شبها هم در همین محل نگهداری شوند. کودکانی که اینجا میآیند، حتی حمام هم در خانههایشان وجود ندارد. وقتی از سر کار برمی گردند و به این خانه مراجعه میکنند، به آنها غذا میدهیم و آنها را به حمام میبریم. اما بهتر است محلی بزرگتر در اختیارمان قرار گیرد تا بتوانیم از برخی از آنها در شبها هم محافظت کنیم. مکانی مانند یک خوابگاه شبانه روزی در این زمینه بسیار میتواند کمک کننده باشد.
محمد اللهیاری، محسن رجبپور و محمد حسین توتونچیان در گفتوگو با «ایران» از عدم استقبال مردم و هنرمندان از کنسرتهای موسیقی میگویند
کام تلخ مردم از توقف اجراهای زنده موسیقی
نداسیجانی
خبرنگار
نزدیک به دو ماه ازاعلام خبربازگشایی مجدد سالنهای کنسرت، سینما وتئاتر میگذرد اما دراین مدت زمان هیچ کنسرتی روی صحنه نرفت واجراهای زنده همچنان درسکوت کامل خبری به سرمی برند، اما با این تفاسیر از هنرمندان حوزه موسیقی همچنان ترجیح شان بر پیش بردن کنسرتهای آنلاین یا بهطور کلی عدم برگزاری اجراهای زنده است تا بعد ازاین تعطیلی بلند مدت، بیش ازاین دچار ضرر و زیانهای مالی نشوند. برخی از کنسرتگذاران تأکید دارند چرخه اقتصادی درحوزه موسیقی برمبنای اجرای کنسرت و برنامههای آموزشی است و شرایط امروز و مجازی شدن اغلب برنامههای فرهنگی وهنری چندان مورد اقبال مخاطبان وهنرمندان نبوده و به دلایل مختلف تعداد هنرجویان آموزش موسیقی هم کمترشده است بنابراین تنها راه درآمد هنرمندان همین اجراهای صحنهای است که آن هم دیگر فرصتی برای کنسرتهای موسیقی باقی نمیماند چرا که با موج دوم ویروس کرونا و نزدیک شدن به ایام محرم و صفر همین چراغهای کم سوی سالنهای کنسرت هم رو به خاموشی است و حالا باید دید بعد از این، حوزه موسیقی چه اتفاقاتی را تجربه خواهد کرد.
ریسک بالای اقتصادی شرکتها و هنرمندان در تعطیلی موقت اجتماعات
مدیر کل دفتر موسیقی در گفتوگو با «ایران» درباره استقبال نکردن هنرمندان موسیقی از اجراهای زنده بیان کرد:«در روزهای پایانی سال گذشته و همزمان با شیوع ویروس کرونا، حوزه موسیقی اولین حوزهای بود که تلاش کرد خود را با شرایط بهوجود آمده براثراین بیماری تطبیق دهد وهنرمندان موسیقی شاید جزء اولین قشرهایی بودند که حضورخود را درکنار مردم و کادر درمانی تثبیت کردند و درهمان روزها تیزرها و ویدئو کلیپهایی در همراهی با کادر درمانی تولید شد و بهدنبال آن کنسرتهای آنلاین هم بهصورت شخصی و هم حضوری در پروژه نوروزخانه و هم پروژه بنیاد رودکی با مجوز دفتر موسیقی به اجرا درآمد و با همت شعب انجمن موسیقی در سراسر کشور شاهد اجراهای آنلاین در استانها بودیم. همچنین بهدلیل ممکن نبودن اجراهای صحنهای درسه ماه نخست سالجاری، تولید تک آهنگها از سوی هنرمندان حوزه موسیقی افزایش پیدا کرد و این اتفاق حاکی از آن بود که هنرمندان در تلاش هستند تا حال عمومی مردم بهبود یابد.»
به گفته محمد اللهیاری: «ازتیرماه سالجاری برابربا مصوبات اعلام شده از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا، امکان برگزاری فعالیتهای فرهنگی و هنری با رعایت دستورالعمل بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی و با حداکثر 50درصد ازظرفیت سالن ها فراهم بوده و هست و در مردادماه نیز درشهر تهران شرکتها تقاضای برگزاری 15 الی 20 اجرای صحنهای زنده داشتهاند که آن را لغو کردند. البته در همین روزهای پیشرو تعدادی اجرای آنلاین برگزار شد اما در پایان مرداد ماه که مصادف است با آغاز ایام محرم و صفر اجرای صحنهای نخواهیم داشت. در خصوص اجراهای زنده، با توجه به شیوع مجدد این بیماری، شرکتها و گروههای هنری این نگرانی را داشتند که با آغاز بلیت فروشی و انجام تبلیغات شهری که مستلزم هزینههای فراوان است از یک سو با مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا مبنی بر محدودیت مواجه میشوند و از سوی دیگر با عدم اقبال مردم.»
او درادامه افزود: «درهمین روزهای اخیرازسوی ستاد ملی مقابله با کرونا، محدودیتهایی در نظر گرفته شده است که از جمله تعطیلی موقت اجتماعات است و این اتفاق ریسک اقتصادی برگزاری اجراهای صحنهای را برای شرکتها و هنرمندان بسیار بالا برده است. براین اساس طی گفتوگوهایی که در روزهای اخیر داشتهایم آمادگی خودمان را برای برگزاری اجراهای صحنهای در فضاهای باز مانند مجموعه نیاوران و سعد آباد اعلام کردهایم. همچنین تفاضایی ازمجموعه شهر آفتاب بوده و البته برخی گروههای موسیقی هم تقاضای اجرای کنسرت بهصورت آنلاین داشتهاند. به هر حال دفتر موسیقی با همه این گروهها همکاری و تعامل دارد تا دراین روزهای باقی مانده به آغاز ماه محرم و صفر، همچنان حوزه موسیقی فعال باشد گرچه ممکن است به جهت بلیت فروشی و حضور مردم در سالن دچار نقصان باشیم و با اقبال از سوی مردم مواجه نشود اما عرصه موسیقی همراهی و حضورش را در کنار مردم داشته است.»
تصمیمگیری برگزاری کنسرت بر عهده کیست؟
اما برخی تهیهکنندگان موسیقی و کنسرتگذاران از حضورنداشتن خود درجلساتی که برای رفع مشکل قیمت بلیتهای کنسرت و اجاره سالنها برگزار شده ابراز گلایه و اعتراض داشتهاند این درحالی است که دو نشست در دفتر موسیقی با مدیران سالنهای برگزاری کنسرتها و صنوف حوزه موسیقی برای بررسی شرایط آغاز اجراهای صحنهای و بازگشایی سالنها برگزار شد و البته در این دو نشست محسن رجبپور، مدیرعامل مجمع صنفی تولیدکنندگان و تهیهکنندگان آثار شنیداری بهعنوان نماینده شرکتهای برگزارکننده و کنسرت گذارها حضور داشت و در این جلسات سالن دارها و شرکتهای برگزاری کنسرت موافقت کردند برای رفاه حال مردم افزایش قیمت بلیت نداشته باشند حتی بعد از اعلام قیمتهای نجومی 4 کنسرت موسیقی پاپ، باردیگر این شرکتها اعلام کردند فعلاً درروزهای کرونایی افزایش قیمتی نداشته باشند. البته گویا مدیر دفتر موسیقی ارشاد برای آرام کردن فضای به وجود آمده وعده داده پس از دوران کرونا و ایام محرم و صفرتصمیمات دیگری اتخاذ خواهد شد.
محمد اللهیاری هم دراین باره گفت: «رئیس مجمع صنفی ناشران حوزه موسیقی و ترکیب رئیس و هیأت مدیره مشخص است و در تمامی این جلسات معمولاً رئیس مجامع در این جلسات حضور داشته و دارند کمااینکه رئیس خانه موسیقی هم درجلسات حضور داشتند ونکته دیگر اینکه شرکتهایی که در زمینه کنسرت فعال هستند درمجمع صنفی ناشران آثاردیداری وشنیداری که ریاست آن بر عهده آقای محسن رجبپور است عضویت دارند البته در حال حاضر مسأله و دغدغه این دوستان مبحث مالی و افزایش قیمت بلیت نیست بلکه مسأله اقبال مردم از یک سو و مسأله دوم هزینههایی است که دوستان انجام میدهند بهعنوان مثال باید تبلیغات شهری انجام شود تا مردم اشتیاق حضور در کنسرت را داشته باشند اما این نگرانی وجود دارد که بهدلیل شیوع ویروس کرونا این اجراها برگزار نشود و هزینههای انجام شده دیگر بازگشت مالی برای سرمایهگذار یا تهیهکنندهها نداشته باشد.»
اجرای آنلاین موسیقی با بلیت های رایگان یا ارزان قیمت
جدا ازاین گله و انتقادها در خصوص بالا بودن قیمت بلیتها و استقبال نکردن از اجراهای زنده گویا دفترموسیقی تصمیم دارد با توجه به شرایط پیش آمده کنسرتها را بهصورت آنلاین همچنان حفظ کند. مدیرکل دفتر موسیقی دراین باره پاسخ داد:«تقاضاهایی برای اجراهای آنلاین بهصورت رایگان وجود دارد و همچنین تقاضا شده برخی از این اجراهای آنلاین با پرداخت بلیتهای ارزان قیمت برگزار شود.»
نگرانی از ورشکستگی صنعت موسیقی و امید به گردش دوباره چرخ این صنعت
محسن رجبپور، مدیرعامل مجمع صنفی تولیدکنندگان و تهیهکنندگان آثارشنیداری نیز دراین باره به «ایران» گفت: «بعد ازشیوع ویروس کرونا و تعطیلی چند ماهه برنامههای فرهنگی وهنری بویژه موسیقی، درجلساتی که دردفترموسیقی با حضور آقای اللهیاری بهعنوان متولی صدورمجوز و سیاستگذار این حوزه و از طرفی سالن دارها برگزار شد، با توجه به دستورالعمل ستاد ملی مقابله با کرونا درخصوص برگزاری کنسرتها با نیمی ازظرفیت سالنها، با مشورت واظهار نظر همه دوستان به این نتیجه رسیدیم درصورتی که سالن دارها هزینه اجاره بهای سالن و بخش نور و صدا را به 50درصد کاهش دهند، ما نیز همه توان خود را به کار میگیریم تا چرخ ایستاده صنعت موسیقی و کنسرتها باردیگربه گردش دربیاید. ازسوی دیگر با توجه به شرایط اقتصادی امروز جامعه، مجمع صنفی تولیدکنندگان آثار موسیقی و شنیداری واقف به مسائل و مشکلات این حوزه بوده و هست ومی دانیم درسالهای گذشته با وجود اینکه همه مؤلفهها چندین برابر افزایش قیمت داشته اما قیمت بلیتهای کنسرت درهمین سالها تغییری نکرده و این افزایش نیافتن قیمت تقریباً صنعت موسیقی را به ورشکستگی نزدیک کرده است و این موضوع موجب شده مشکلات عدیدهای برای همکاران ما ایجاد شود. اما با این اوصاف مجمع صنفی با درنظر گرفتن شرایط اقتصادی جامعه و همراهی بیشتر با مردم در بحران کرونا و از سوی دیگر به جهت تزریق نشاط و ایجاد روحیه مناسب و همچنین گردش دوباره چرخ صنعت موسیقی موافقت کردیم در صورتی که هزینه اجاره سالنهای کنسرت نصف شود ما هم کمک میکنیم تا کنسرتهای موسیقی باردیگر به جریان بیفتد.»
رجب پوردرادامه افزود:«مجمع صنفی تولیدکنندگان و تهیهکنندگان آثارشنیداری تصمیمات خود را بر اساس منافع جمعی و برخاسته از نظر همه تولیدکنندگان آثار گوناگون موسیقی و همچنین همه مؤلفههای زمانی و مکانی اتخاذ میکند و صرفاً برای خوشایند یک بلیت فروشی یا بعضی از دلالان که دراین حرفه بهدنبال طلب سود فعالیت میکنند ،تصمیم نمیگیریم و سعی میکنیم تمامی جوانب شغلی خود و صنف را برای اساس رفاه حال مردم در نظر بگیریم که اولویت نخست ما بوده است.»
این تهیهکننده درباره کنسرت های آنلاین گفت: «فعالیتهای حوزه موسیقی برخلاف حوزه سینما است، درسینما پخش فیلم بدون حضورعوامل بوده و روح اجرا زنده نیست اما درکنسرتهای موسیقی بین هنرمند وگروههای هنری با تماشاچیان حاضر در سالن ارتباط مستقیم وجود دارد و حتی با وجود برگزاری کنسرت دریک روز و در سانسهای متفاوت بر اساس این ارتباط بین مخاطب و هنرمند شاهد اجراهای متفاوتی هستیم از اینرو دربخش زیادی از اجراهای آنلاین خصوصاً دراجراهای موسیقی پاپ فاقد یک چنین مزیتی برای هم هنرمند و تماشاگر هستیم و به همین دلیل اجراهای آنلاین موسیقی از استقبال کمتری برخوردار هستند بجز معدود اجراهایی که در سراسر دنیا توسط برخی از هنرمندان مشهور در حال برگزاری است.»
او در ادامه بیان کرد: «به عقیده من میتوانیم با رعایت پروتکلهای بهداشتی اجراهای آنلاین موسیقی پاپ را با حضور تماشاگر برگزار کرد تا این اجراها به شکل واقعی تر برای مخاطبان مجازی جلوه کند و هیجان و انرژی کافی را به آنها برساند. امیدوارم این پیشنهاد اجرا شود و حتی برای آن بلیت فروشی هم صورت بگیرد.»
انعطاف صنف موسیقی در برابر مشکلات اقتصادی
محمدحسیــــن توتونچیــــان، یکـــــی از تهیهکنندههای باسابقه موسیقی نیزدرباره استقبال نشدن از کنسرتهای موسیقی بیان کرد: «درسه سال گذشته و درحوزه سینما شاهد افزایش قیمت بلیت از3هزار تومان تا 22هزارتومان بودهایم یعنی 700درصد افزایش و البته در حوزه تئاترهم این افزایش قیمت وجود داشته است.»
او افزود:«زمانی که سایت «ایران نمایش» را راهاندازی کردم قیمت بلیت تئاتراز 30 تا 50 هزارتومان بود و آن زمان اگر این قیمت به 70 هزار تومان میرسید مورد اعتراض مردم قرار میگرفت اما سال گذشته ما بلیتهای تئاتر را به قیمت 195 هزار تومان هم فروختهایم اما قیمت فروش بلیت درحوزه موسیقی طی سه سال گذشته حداکثر 150 هزار تومان بوده و امسال به 195 هزار تومان رسیده است یعنی حدوداً 20درصد هم افزایش قیمت بلیت نداشتهایم. این درحالی است که درآمد همه اقشار فرهنگی جامعه مانند حوزه سینما 700برابر و درآمد حوزه تئاتر 300 برابر اما درآمد حوزه موسیقی 20درصد است. سؤال این است طی یک سال گذشته کدام کالایی در جامعه بوده که امسال فقط 20 درصد افزایش قیمت داشته باشد؟ به نظرم پاسخ این میتواند باشد تنها مبلغی که ثابت مانده یارانهای است که مردم ما دریافت کردهاند.» بهگفته توتونچیان«صنعت موسیقی درهمین کشورزندگی میکند و با همین کشور اجاره خانه و هزینههای روزانه زندگیاش را میپردازد اما درآمدش درطول یکی، دوسال گذشته افزایش ناچیزی داشته است و این موضوع هم نشان ازخود گذشتگی هنر و هنرمندان موسیقی کشور است و هم درحقیقت کم کاری دست اندرکاران دراین زمینه است. البته به عقیده من میتوان گفت این امر نشان از انعطاف این صنف در برابر مشکلات اقتصادی بوده که روبهروی مردم قرار گرفته است.»
توتونچیان درپاسخ به این سؤال که چرا درجلساتی که در دفتر موسیقی درخصوص قیمت بلیط و سالن های کنسرت برگزار شدچرا اعتراضات خود را مطرح نکردید، پاسخ داد:«دراین جلسات کنسرتگذارها حضور نداشتند و افرادی مشورت کردند و برای کسان دیگری تصمیم گرفتند و اگربرفرض هم این دوستان بگویند قیمت بلیتها افزایش پیدا نکند چه ضرر و زیانی خواهند دید؟ آیا نماینده کنسرت گذارها میتواند یک نفرازغیر باشد؟ کسی که سالهای سال کنسرت برگزار نکرده هزینهها و درآمدها را از کجا میداند؟ برای سالن دارها هم چه فرقی میکند در این شرایط با چه مبلغی سالن خود را اجاره بدهند مهم فقط پر شدن سالن است و پرداخت پول آب و برق و حقوق کارمندان.»
همکاری، همیاری و همفکری با جامعه
محمد حسین توتونچیان درادامه گفت: «مادیات در صنعت موسیقی مورد توجه نبوده و درنگاه کنسرت گذارها قرار نگرفته است در غیراین صورت در طول سه سال گذشته قیمت بلیتهای کنسرت افزایش پیدا میکرد. نگاه ما همکاری، همیاری و همفکری با توده جامعه بوده است. نگاه ما به اکثریت جامعه و بهره بردن از انرژی هوادارانی است که در توده جامعه هستند و خواهند بود. مقوله مهمتر از مقوله مالی این است که با وجود موج دوم شیوع کرونا حتی با صندلیهای یکی درمیان هم جامعه نسبت بهروزهای اول بیشتر درگیر این موضوع است و وقتی مردم ما از هر گونه حضور در تجمعها بیم و هراس دارند با این حساب چگونه میتوانند به حضور در این جمعها اعتماد کنند! آنها سلامتیشان را بیشتر از یک کنسرت ترجیح میدهند بنابراین میتوان گفت جو سالنهای سینما با سالنهای کنسرت متفاوت است.»
این تهیهکننده موسیقی درباره عدم اقبال کنسرتهای آنلاین نسبت به سینماهای آنلاین گفت:«علت اینکه کنسرتهای آنلاین مورد استقبال قرار نگرفت ولی سینماهای آنلاین ازاقبال خوبی برخوردار بود، درطرفداران آن نیست به این دلیل که فردی که سینما میرود کنسرت هم مورد علاقهاش است اما فضای کنسرت مانند فوتبال است وقرار گرفتن درآن فضا متفاوت و به مراتب بهتر از در خانه ماندن است اما در سینما هیچ اتمسفری وجود ندارد و میتوان همین فیلم را در خانه تماشا کرد اما اتمسفری که در کنسرتها هست در خانهها وجود ندارد و در سالنی که نیمی از آن خالی است این اتمسفر شل و رقیق است و نه خواننده من شور و نشاط دارد و نه تماشاچی.»
او درادامه افزود: «برگزاری کنسرتهای آنلاین هم قوانین خاص خودش را دارد که اگر رعایت نشود لذتی برای مخاطب نخواهد داشت و حتی اگر بر همین منوال پیش برود کنسرتهای آنلاین هم زمین میخورد. ما باید در کنسرتهای آنلاین هم اتمسفر ایجاد کنیم و وقتی هوشمندانه با خیلی از مسائل برخورد کنید میتوانید از عهده خیلی از کارها بر بیایید.»
زوجهایی که این روزها بدون جشن و پایکوبی، زندگی مشترکشان را آغاز می کنند
عروسی خوبان
یوسف حیدری
گزارش نویس
«در عید غدیر آغازگر سفری هستیم تا بینهایت. سفری به انتهای زندگی. به امید باهم رفتن و باهم ماندن. تا جایی که هیچ اشکی از چشمی نبارد جز شوق. دوست داشتیم همه باهم شادیمان را قسمت کنیم، جشن ما به لطف حضور شما زیبا است. اما سلامتی شما بزرگترین آرزوی ما است. باشد که دعای خیر شما بدرقه راهمان شود و با عطر آرزوهای خوب شما زندگی مشترک را آغاز کنیم؛ مرتضی و هانیه.»
مرتضی و هانیه؛ مشهد
این کارت دعوت برای همه میهمانهای جشن عروسی فرستاده میشود. مرتضی و هانیه سعی میکنند کسی را از قلم نیندازند. بلافاصله تبریک فامیل و دوستان یکییکی در صفحات مجازی نقش میبندد و همه برای خوشبختیشان دعا میکنند. حالا هانیه و مرتضی زندگی مشترکشان را بدون برگزاری جشن عروسی آغاز کردهاند. میگویند کرونا جشن عروسی ما را به هم زد اما خوشحالیم همه اطرافیان و دوستان سلامت هستند چون اگر در جشن ما به کرونا مبتلا میشدند تا آخر عمر خودمان را نمیبخشیدیم.
هانیه یک هفتهای است که با چادر سفید راهی خانه بخت شده. میگوید روز عید با همسرم مقابل بارگاه امام رضا(ع) ایستادیم و از خدا خواستیم به زندگیمان برکت دهد. او مثل خیلی از دخترها آرزو داشت با لباس عروس و در میان هلهله و شادی میهمانهای جشن عروسیاش بدرقه شود، اما زندگی با همین زیر و بمش زیباست: «24 آذر 97 عقد کردیم. برنامههای زیادی برای جشن عروسیمان داشتیم. من دانشجوی ارشد بیوشیمی هستم و قرار بود تابستان پارسال در مشهد جشن عروسی بگیریم اما عقب افتاد و قرار شد اسفند در تالار جشن را برگزار کنیم. اما خب با شیوع ویروس کرونا همه چیز عوض شد. نمیتوانستیم برای آینده و جشن عروسی برنامهریزی کنیم. خانه و جهیزیه آماده شد و فقط مانده بود جشن عروسی. قرار شد کمی صبر کنیم تا اوضاع بهتر شود اما وضعیت مشهد قرمز شد و این یعنی باید تصمیم دیگری میگرفتیم. این مدت خودم، پدر و همسرم هم به کرونای خفیف مبتلا شدیم اما مادرم نوع شدید را گرفت. بنابراین بخوبی میدانستیم بیمار مبتلا به کرونا با چه مشکلاتی مواجه میشود. باید بین سلامتی فامیل و دوستان و برگزاری مراسم عروسی یکی را انتخاب میکردیم واگر جشن را انتخاب میکردیم نوعی خودخواهی بود.»
هانیه میگوید بهترین تصمیم زندگیاش را گرفته است: «پدرم گفت اگر کسی در مجلس جشن شما به کرونا مبتلا شود دین او به گردن شما است. بالاخره من و همسرم تصمیم گرفتیم بدون برگزاری جشن عروسی، زندگی مشترک را شروع کنیم و این موضوع را در فضای مجازی به همه اطلاع دهیم. خانوادهها از این تصمیم حمایت کردند و فامیل و دوستان خیلی خوشحال شدند و برای ما آرزوی خوشبختی کردند. بازخورد خیلی خوبی گرفتیم و این نشان می داد که تصمیم درستی گرفته بودیم. البته تعدادی از دوستانم همین طور بدون برگزاری جشن به خانه بخت رفته بودند و این باعث شد راحتتر بتوانم با این موضوع کنار بیایم. هنوز آرایشگاه و آتلیه هم نرفتهایم و اگر ویروس کرونا کنترل شود میخواهیم سالگرد ازدواجمان را جشن بگیریم.»
امین و آزیتا؛ زاهدان
امین و آزیتا هم جشن عروسیشان را طور دیگری برگزار کردند؛ آنها میهمانهای جشن عروسی را عوض کردند و بهجای دعوت از فامیل و آشنا و برگزاری جشن در تالار، عروس و داماد سراغ میهمانهای خاصشان رفتند. کسانی که مدتها بود رنگ عروسی را ندیده بودند و پذیرایی و خوردن غذای جشن برایشان آرزو شده بود. این زوج زاهدانی به حاشیههای شهر رفتند و میهمان خانهها شدند. امین آریا فر میگوید: «مرداد پارسال عقد کردیم. با همسرم در یک مؤسسه خیریه در زاهدان که به بچههای بیسرپرست رسیدگی میکنند، آشنا شدم. او همیشه در کارهای خیر حضور داشت و بعد از آشنایی سعی کردم من هم کنار او در این کارها حضور داشته باشم. قرار شد عید نوروز بعد از افتتاح رستورانم جشن بگیریم. اما کرونا که از راه رسید، تصمیم گرفتیم جشن را عقب بیندازیم بعد هم هرچه جلوتر رفتیم شرایط بهتر نشد. دوست داشتم زندگی مشترکمان را زودتر شروع کنیم. از طرف دیگر همسرم دختر سوم خانواده است و دو خواهر بزرگترش با جشن عروسی به خانه بخت رفتهاند و این تصمیم برایش کمی سخت بود. همه منتظر عروسی ما بودند و در زاهدان هم خانوادهها به برگزاری جشن عروسی و حضور همه فامیل در جشن اهمیت زیادی میدهند. به هرحال تصمیم گرفتم میهمانهای عروسی را عوض کنیم. با همسرم مشورت کردم و او هم قبول کرد. همراه با یک مؤسسه خیریه غذایی را که قرار بود در جشن عروسی به میهمانها بدهیم به محله ای در حاشیه زاهدان بردیم و بین مردم نیازمند توزیع کردیم. آنجا خانوادههایی زندگی میکنند که سه سال است آب و برق ندارند، کسانی که چند ماه است مرغ نخوردهاند یا آخرین بار که برنج خورده بودند یادشان نیست. وقتی میفهمیدند عروس و داماد هستیم با همه وجود برای خوشبختیمان دعا میکردند و این از 100 تا کادو برای ما بیشتر ارزش دارد. این بهترین لحظه زندگیام بود. بهجای اینکه جشن عروسی بگیریم و همه را در معرض خطر ابتلا قرار دهیم شادی آغاز زندگی مشترکمان را با انسانهای نیازمند تقسیم کردیم.»
آزیتا کیخواه هم دوسالی است در داروخانه پدرش در زاهدان کار میکند. او در تأیید حرفهای همسرش میگوید تا لحظهای که با واکنش مثبت و استقبال اطرافیان و دوستان نسبت بهکاری که کردیم مواجه نشده بودم از اینکه قید جشن عروسی را زده بودم، نگران بودم: «هر دختری آرزو دارد با لباس سفید عروسی و در حضور همه فامیل و دوستان به خانه بخت برود. از طرف دیگر وضعیت این روزها و شیوع کرونا ما را بیشتر نگران میکرد و سلامتی همه برای ما مهم بود. وقتی قرار شد به جای عروسی به حاشیه شهر برویم و غذای عروسیمان را به نیازمندان بدهیم کمی نگران شدم؛ فکر میکردم فامیل چه میگویند؟ اما وقتی با استقبال همه مواجه شدیم و این کار با بازخورد مثبتی همراه شد متوجه شدم بهترین کار را انجام دادهایم. یک پرس غذا شاید برای خیلی از ما چیزی نباشد ولی دل خیلی از آن خانوادهها شاد شد. کسانی آنجا زندگی میکنند که دراین گرمای طاقت فرسا نه آب سالم برای خوردن دارند نه کولری برای خنک شدن. منطقه رجایی زاهدان خیلی محروم است و مردمی که در این محله زندگی میکنند حتی توان خرید ماسک را هم ندارند و بعضی با پارچه برای خودشان ماسک سرهم میکنند. به نظر من این روزها خیلی از زوجهای جوان میتوانند بهجای جشن عروسی به مردم نیازمند کمک کنند.»
توحید و مرضیه؛ تهران
آنها تنها نمونه این روزها نیستند؛ توحید و مرضیه هم بدون برگزاری جشن عروسی زندگی مشترکشان را آغاز کردند. این زوج در تدارک تهیه فیلم و رفتن به باغ برای گرفتن عکس یادگاری هستند و از همه فامیل خواستهاند برای خوشبختیشان دعا کنند. توحید از روزی میگوید که به همسرش پیشنهاد داد بدون برگزاری جشن عروسی زندگی مشترکشان را شروع کنند: «خیلی سخت بود. همسرم دختر آخر خانواده است و سه خواهر بزرگتر او جشن مفصل گرفتهاند. با ترس و نگرانی موضوع را با مرضیه مطرح کردم و دیدم استقبال کرد. پدر و مادرم که نقشهها و آرزوهای زیادی برای من داشتند هم از تصمیم ما استقبال کردند. نمیخواستیم مراسمی بگیریم که خیلیها با ترس و نگرانی بیایند، بعضیها نیایند و بدتر از همه خدای ناکرده عدهای مبتلا شوند. سلامتی همه برای ما مهم است برای همین بدون جشن عروسی زندگیمان را شروع کردیم.»
مرضیه هم از استقبال خانواده و اطرافیان بعد از این تصمیم میگوید: «کرونا با کسی شوخی ندارد و ممکن است یک عروسی به قیمت ابتلای چند نفر از عزیزان و حتی به خطر افتادن جان آنها تمام شود. وقتی موضوع را با خانوادهام مطرح کردم ابتدا مادرم کمی دلخور شد. او آرزوهای زیادی برای من داشت اما به تصمیم من و همسرم احترام گذاشت و موافقت کرد. برادرم هم از تصمیم ما استقبال کرد و قرار است او هم بدون جشن عروسی با همسرش زندگی مشترکشان را آغاز کنند.»
رئیس دفتر رئیسجمهوری:
کنکور با توجه کامل به نظرات متخصصان ستاد ملی مبارزه با کرونا برگزار میشود
رئیس دفتر رئیس جمهوری به برخی حواشی ایجاد شده درباره تصمیمگیری درخصوص زمان برگزاری کنکور سراسری اشاره کرد و گفت: هیچ تصمیمی گرفته نشده اما از داخل جلسه فردی توئیت کرده بود و وزرا مجبور شدند در این زمینه عکسالعمل نشان دهند و بگویند که ما موضوع را در جلسه ستاد ملی کرونا بحث میکنیم با وجود این برای تمام خانوادهها نگرانیهایی ایجاد شد؛ در این زمینه آقای رئیس جمهوری دیروز دستور دادند که وزرای علوم و بهداشت بنشینند و سریعاً تصمیمگیری کنند و تصمیمشان را سریع اعلام کنند که این کار روز سهشنبه انجام شد.
به گزارش ایسنا، محمود واعظی در حاشیه جلسه هیأت وزیران در جمع خبرنگاران گفت: ۲ ماه پیش ستاد ملی مقابله با کرونا تصمیم گرفت که وزرا و مسئولان ذیربط خود را آماده کنند تا در زمان تعیین شده کنکور برگزار شود در این راستا نیز دیدیم که کنکورهای دکترا و ارشد برگزار شد. همان فاصلهگذاریها و شیوهنامههای بهداشتی برای کنکور کارشناسی نیز اجرا میشود و براساس گزارشی که در جلسه هیأت دولت ارائه شد هیچ نگرانی در این زمینه وجود ندارد.
رئیس دفتر رئیسجمهوری با تأکید بر اینکه تعویق بیش از حد یا عدم برگزاری کنکور سبب انباشت داوطلب در آزمون سال بعد و اجحاف گسترده در حق بسیاری از داوطلبانی میشود که امسال با برنامهریزی مطالعه کرده و زحمت کشیدهاند، اظهار کرد: کنکور با توجه کامل به نظرات متخصصان ستاد ملی مبارزه با کرونا و با در نظر گرفتن جمیع جهات و تلاش برای کمترین پیامد منفی برگزار خواهد شد.
همچنین محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهوری در حساب کاربری خود در اینستاگرام نوشت: «وقتی رهبر معظم انقلاب در گفتار و عمل نشان میدهند که به نظرات ستاد ملی کرونا عمل میکنند، شایسته است تصمیمات این ستاد برای همه ما در همه زمینهها فصلالخطاب باشد.»
وی افزود: دولت از همان آغاز پاندمی کرونا، نشان داد که خط قرمز دولت، سلامت مردم و فرزندان کشور است؛ تعطیلی مهدهای کودک، لغو حضور فیزیکی در مدارس و دانشگاهها و تلاش برای تداوم آموزش به صورت مجازی، مدیریت حضور مردم در مساجد و... همه و همه از این حساسیت حکایت دارد، اما همیشه هم بهترین تصمیم، راحتترین تصمیم یعنی حذف صورت مسأله نیست. رئیس دفتر رئیس جمهوری تأکید کرد: بیاییم اثرات تعویق بیش از حد یا عدم برگزاری کنکور را هم در نظر بگیریم که سبب انباشت داوطلب در آزمون سال بعد و اجحاف گسترده در حق بسیاری از داوطلبانی میشود که امسال با برنامهریزی مطالعه کرده و زحمت کشیدهاند. تمام ارکان دولت از جمله وزارت علوم و سازمان سنجش آموزش کشور، در هماهنگی کامل با تصمیمات و مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا عمل میکنند و بر همین اساس کنکور با توجه کامل به نظرات متخصصان ستاد ملی مبارزه با کرونا و با در نظر گرفتن جمیع جهات و تلاش برای کمترین پیامد منفی برگزار خواهد شد.
دستور کنکوری روحانی به دو وزیر به روایت ربیعی
سخنگوی دولت گفت: وزیر بهداشت و وزیر علوم موظف شدند با در نظر گرفتن همه دیدگاههای صاحبنظران در جامعه همه جوانب برگزاری کنکور را با اولویت سلامت بررسی و تصمیم مناسب را اتخاذ و به رئیسجمهوری اعلام کنند. به گزارش ایسنا، علی ربیعی با انتشار پستی در حساب کاربری خود در اینستاگرام نوشت: «امسال کنکور هم متأثر از شرایط کرونایی قرار گرفته است. عدهای از داوطلبان و خانوادههای آنها نگران عقب افتادن کنکور و آثار خستگی و روانی آن هستند و عدهای نیز نگران خطرات ناشی از عدم رعایت مسائل بهداشتی هستند. رئیسجمهوری با درک نگرانی همه این افراد بر بهترین و عملیترین تصمیم با بررسی همه جوانب آموزشی، اجتماعی و شروع سال تحصیلی با محوریت مسأله سلامت تأکید داشتند.»
سپاه برای کمک به برگزاری کنکور ۹۹ اعلام آمادگی کرد
سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از اعلام آمادگی این نهاد برای واگذاری مکانهای آموزشی و ورزشی خود در سراسر کشور برای کمک به وزارت علوم در برگزاری مطلوب آزمون سراسری سال ۹۹ خبر داد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی سپاه، سردار سرتیپ دوم پاسدار رمضان شریف، با اعلام آمادگی سپاه برای کمک به تأمین فضای مورد نیاز جهت برگزاری آزمون سراسری کشور گفت: طبق تدبیر سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه مقرر شد در صورت درخواست وزارت علوم و استانداران سراسر کشور و متناسب با نیازهای اعلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دانشگاهها و مراکز عمده آموزشی و ورزشی خود را که از استانداردهای لازم برای اجرای پروتکلهای آزمون و نیز دستورالعملهای بهداشتی مورد تأیید ستاد ملی مبارزه با کرونا برخوردار است، در اختیار مجریان آزمون قرار دهد. سردار شریف برگزاری آزمون سراسری ورود به دانشگاهها آن هم در عصر کرونا را از رخدادهای بزرگ و ماندگار کشور قلمداد و تصریح کرد: بیشک تحقق مطلوب این رخداد مبارک آن هم در شرایطی که آحاد ملت و از جمله داوطلبان کنکور سراسری در حال مبارزه نفسگیر با شیوع بیماری کرونا هستند، نیازمند یک رویکرد، همراهی و مشارکت ملی است. او گفت: سپاه و بسیج در برگزاری کنکور سراسری از هرگونه کمک به مجریان و دستاندررکاران آن دریغ نخواهند کرد.
پادگانهای ارتش آماده برگزاری کنکور سراسری 99
معاون هماهنگ کننده ارتش گفت: به وزیر بهداشت اعلام کردیم که آمادگی داریم برای تسهیل در برگزاری کنکور سراسری فضاهای پادگانی خود را در سراسر جغرافیای کشور در اختیار وزارت علوم قرار دهیم.به گزارش روابط عمومی ارتش، امیر دریادار «حبیبالله سیاری» در مراسم بازدید از بخشهای نوین دانشگاه علوم پزشکی آجا گفت: سامانه بهداشت و درمان ارتش جمهوری اسلامی ایران همچنان از آمادگی کامل برای خدمت به مردم و انجام فعالیتهای مرتبط با پدافند زیستی برخوردار است. او تصریح کرد: در همان روزهای نخست شیوع کرونا، طی دیداری که با وزیر بهداشت داشتیم، توانستیم تمام توان خود را در جهت کمک و حمایت از هموطنانمان در سراسر کشور پای کار بیاوریم و این وضعیت همچنان ادامه دارد. وی تأکید کرد: ارتش با قدرت برای خدمت به مردم و مقابله با ویروس کرونا به میدان آمده و خدمات بهداشتی و درمانی بسیار خوبی به مردم ارائه کرده است؛ البته این خدمات همچنان ادامه دارد و نیروهای مسلح با تمام توان به میدان آمدهاند تا باری از دوش مردم بردارند.
به گزارش ایسنا، محمود واعظی در حاشیه جلسه هیأت وزیران در جمع خبرنگاران گفت: ۲ ماه پیش ستاد ملی مقابله با کرونا تصمیم گرفت که وزرا و مسئولان ذیربط خود را آماده کنند تا در زمان تعیین شده کنکور برگزار شود در این راستا نیز دیدیم که کنکورهای دکترا و ارشد برگزار شد. همان فاصلهگذاریها و شیوهنامههای بهداشتی برای کنکور کارشناسی نیز اجرا میشود و براساس گزارشی که در جلسه هیأت دولت ارائه شد هیچ نگرانی در این زمینه وجود ندارد.
رئیس دفتر رئیسجمهوری با تأکید بر اینکه تعویق بیش از حد یا عدم برگزاری کنکور سبب انباشت داوطلب در آزمون سال بعد و اجحاف گسترده در حق بسیاری از داوطلبانی میشود که امسال با برنامهریزی مطالعه کرده و زحمت کشیدهاند، اظهار کرد: کنکور با توجه کامل به نظرات متخصصان ستاد ملی مبارزه با کرونا و با در نظر گرفتن جمیع جهات و تلاش برای کمترین پیامد منفی برگزار خواهد شد.
همچنین محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهوری در حساب کاربری خود در اینستاگرام نوشت: «وقتی رهبر معظم انقلاب در گفتار و عمل نشان میدهند که به نظرات ستاد ملی کرونا عمل میکنند، شایسته است تصمیمات این ستاد برای همه ما در همه زمینهها فصلالخطاب باشد.»
وی افزود: دولت از همان آغاز پاندمی کرونا، نشان داد که خط قرمز دولت، سلامت مردم و فرزندان کشور است؛ تعطیلی مهدهای کودک، لغو حضور فیزیکی در مدارس و دانشگاهها و تلاش برای تداوم آموزش به صورت مجازی، مدیریت حضور مردم در مساجد و... همه و همه از این حساسیت حکایت دارد، اما همیشه هم بهترین تصمیم، راحتترین تصمیم یعنی حذف صورت مسأله نیست. رئیس دفتر رئیس جمهوری تأکید کرد: بیاییم اثرات تعویق بیش از حد یا عدم برگزاری کنکور را هم در نظر بگیریم که سبب انباشت داوطلب در آزمون سال بعد و اجحاف گسترده در حق بسیاری از داوطلبانی میشود که امسال با برنامهریزی مطالعه کرده و زحمت کشیدهاند. تمام ارکان دولت از جمله وزارت علوم و سازمان سنجش آموزش کشور، در هماهنگی کامل با تصمیمات و مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا عمل میکنند و بر همین اساس کنکور با توجه کامل به نظرات متخصصان ستاد ملی مبارزه با کرونا و با در نظر گرفتن جمیع جهات و تلاش برای کمترین پیامد منفی برگزار خواهد شد.
دستور کنکوری روحانی به دو وزیر به روایت ربیعی
سخنگوی دولت گفت: وزیر بهداشت و وزیر علوم موظف شدند با در نظر گرفتن همه دیدگاههای صاحبنظران در جامعه همه جوانب برگزاری کنکور را با اولویت سلامت بررسی و تصمیم مناسب را اتخاذ و به رئیسجمهوری اعلام کنند. به گزارش ایسنا، علی ربیعی با انتشار پستی در حساب کاربری خود در اینستاگرام نوشت: «امسال کنکور هم متأثر از شرایط کرونایی قرار گرفته است. عدهای از داوطلبان و خانوادههای آنها نگران عقب افتادن کنکور و آثار خستگی و روانی آن هستند و عدهای نیز نگران خطرات ناشی از عدم رعایت مسائل بهداشتی هستند. رئیسجمهوری با درک نگرانی همه این افراد بر بهترین و عملیترین تصمیم با بررسی همه جوانب آموزشی، اجتماعی و شروع سال تحصیلی با محوریت مسأله سلامت تأکید داشتند.»
سپاه برای کمک به برگزاری کنکور ۹۹ اعلام آمادگی کرد
سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از اعلام آمادگی این نهاد برای واگذاری مکانهای آموزشی و ورزشی خود در سراسر کشور برای کمک به وزارت علوم در برگزاری مطلوب آزمون سراسری سال ۹۹ خبر داد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی سپاه، سردار سرتیپ دوم پاسدار رمضان شریف، با اعلام آمادگی سپاه برای کمک به تأمین فضای مورد نیاز جهت برگزاری آزمون سراسری کشور گفت: طبق تدبیر سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه مقرر شد در صورت درخواست وزارت علوم و استانداران سراسر کشور و متناسب با نیازهای اعلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دانشگاهها و مراکز عمده آموزشی و ورزشی خود را که از استانداردهای لازم برای اجرای پروتکلهای آزمون و نیز دستورالعملهای بهداشتی مورد تأیید ستاد ملی مبارزه با کرونا برخوردار است، در اختیار مجریان آزمون قرار دهد. سردار شریف برگزاری آزمون سراسری ورود به دانشگاهها آن هم در عصر کرونا را از رخدادهای بزرگ و ماندگار کشور قلمداد و تصریح کرد: بیشک تحقق مطلوب این رخداد مبارک آن هم در شرایطی که آحاد ملت و از جمله داوطلبان کنکور سراسری در حال مبارزه نفسگیر با شیوع بیماری کرونا هستند، نیازمند یک رویکرد، همراهی و مشارکت ملی است. او گفت: سپاه و بسیج در برگزاری کنکور سراسری از هرگونه کمک به مجریان و دستاندررکاران آن دریغ نخواهند کرد.
پادگانهای ارتش آماده برگزاری کنکور سراسری 99
معاون هماهنگ کننده ارتش گفت: به وزیر بهداشت اعلام کردیم که آمادگی داریم برای تسهیل در برگزاری کنکور سراسری فضاهای پادگانی خود را در سراسر جغرافیای کشور در اختیار وزارت علوم قرار دهیم.به گزارش روابط عمومی ارتش، امیر دریادار «حبیبالله سیاری» در مراسم بازدید از بخشهای نوین دانشگاه علوم پزشکی آجا گفت: سامانه بهداشت و درمان ارتش جمهوری اسلامی ایران همچنان از آمادگی کامل برای خدمت به مردم و انجام فعالیتهای مرتبط با پدافند زیستی برخوردار است. او تصریح کرد: در همان روزهای نخست شیوع کرونا، طی دیداری که با وزیر بهداشت داشتیم، توانستیم تمام توان خود را در جهت کمک و حمایت از هموطنانمان در سراسر کشور پای کار بیاوریم و این وضعیت همچنان ادامه دارد. وی تأکید کرد: ارتش با قدرت برای خدمت به مردم و مقابله با ویروس کرونا به میدان آمده و خدمات بهداشتی و درمانی بسیار خوبی به مردم ارائه کرده است؛ البته این خدمات همچنان ادامه دارد و نیروهای مسلح با تمام توان به میدان آمدهاند تا باری از دوش مردم بردارند.
اجرای طرح بهسازی مساکن روستایی و توسعه زیرساختها به روستا رونق داد
بازگشت مهاجران به 928 روستای استان اصفهان
حمیرا حیدریان
خبرنگار
در گذشتههای نه چندان دور شکل غالب مهاجرت در کشور حرکت یکسویه و عموماً بدون بازگشت روستاییان به شهرها بوده است، اما طی دهه اخیر الگوی دیگری تحت عنوان مهاجرت معکوس در مناطق روستایی کشور شکل گرفته است. الگویی که منشأ آن را میتوان توجه بیش از پیش به توسعه زیرساختهای روستایی و بهبود وضعیت کلان جامعه روستایی دانست؛ نتیجه این تحولات جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها، افزایش ماندگاری در مناطق روستایی و بازگشت روستاییان مهاجر از شهرها بوده است. بیش از 900 روستای استان اصفهان در سالهای اخیر شاهد چنین تغییراتی بودهاند.
استان اصفهان از نظر میزان جمعیت جایگاه سوم کشور را به خود اختصاص داده است و امروز تنها 12 درصد از جمعیت بیش از پنجمیلیونی این استان در روستاها ساکن هستند و از یکهزار و 700 روستا و آبادی آن طی دهههای اخیر، برخی از آنها خالی از سکنه و برخی دیگر تنها کمتر از 20 خانوار سکنه داشتند. طی سالهای اخیر روستاهای پیرامون شهرستانهایی چون نجف آباد، آران و بیدگل، سمیرم، تیران و کرون شاهد بازگشت مهاجران بودهاند.
928 روستا میزبان مهاجران شهرنشین
محسن قوی بیان معاون بازسازی و مسکن روستایی بنیاد مسکن استان اصفهان در گفتوگو با «ایران» گفت: با اجرای طرحهای توسعه زیرساختی، پروژههای مقاومسازی و بهسازی خانههای روستایی در 928 روستای استان اصفهان، در حال حاضر این استان شاهد مهاجرت معکوس و بازگشت دوباره بسیاری ازروستاییانی است که زادگاه خود را بهدلیل کمبود امکانات و نبود خانه امن و مقاوم ترک کرده بودند.
وی افزود: از سال 1384 اقدام به اجرای طرح «ویژه بهسازی مسکن روستایی» کردیم که در این طرح مقرر شد با پرداخت تسهیلاتی 5 میلیون تومانی که کار مقاومسازی و بهسازی خانههای روستایی وارد مرحله اجرایی شود، که این رقم تسهیلات سالانه به میزان 15 درصد افزایش یافت تا جایی که در سالجاری این رقم به 50 میلیون تومان رسیده است.
وی با اشاره به اینکه طی آمارگیریهای صورت گرفته طرح «ویژه بهسازی مسکن» تا افق 1404 در نظر گرفته شده است، افزود: در صورتی که اهداف ما در این طرح محقق شود ما سیر صعودی و شیب تند مهاجرت به روستاها را شاهد خواهیم بود کما اینکه در حال حاضر نیز این روند آهنگ رو به رشدی گرفته است.
این مسئول با بیان اینکه در سال 1392 روند این مهاجرت طبق آمار در نظر گرفته شده به 217 هزار خانوار رسیده است، خاطرنشان کرد: طبق برآوردهای بنیاد مسکن اصفهان این رقم مهاجرت به روستاها در سال 1404 به 236 هزار خانوار خواهد رسید و این نشان میدهد روستاییان زمانی که دارای خانههای امن و مقاوم برای سکونت باشند کمتر به فکر مهاجرت خواهند افتاد.
معاون بازسازی و مسکن روستایی بنیاد شهید اصفهان با اشاره به اینکه شهرستانهای غرب استان حادثه خیز هستند، گفت: در حال حاضر ارائه این تسهیلات در سطح استان یکسان انجام نمیگیرد و متأسفانه در شهرستانهای حادثه خیزهمچون فریدونشهر، شادگان، سمیرم و... ما در پرداخت این تسهیلات از توفیق کمتری برخوردار بودهایم و از جمله عوامل آن هم بحث عملکرد بانکهای عامل و ضعیفتر بودن شرایط اقتصادی مردم این مناطق در بازپرداخت این تسهیلات است که تلاش میکنیم این توزیع تسهیلات در سطح روستاهای استان یکسان شود.
وی عنوان کرد: در سالهای اخیر با مقاومسازی و بازسازی خانهها و توسعه زیرساختها ما شاهد رشد و افزایش خوب مهاجرانی بودهایم که بهدلیل عدم امکانات چه مسکونی و چه اشتغال به شهرها مهاجرت کردهاند و حال با مهیا شدن شرایط زندگی در این روستاها و از طرفی مشکلات شهرنشینی تصمیم به بازگشت مجدد به زادگاه خود گرفتهاند که همین نشانه خوبی برای رشد و شکوفایی روستاها محسوب میشود. مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان اصفهان نیز به «ایران» گفت: اجرای طرح بهسازی مساکن روستایی از سال ۸۴ تاکنون باعث شده که از روند توسعه حاشیه نشینی در استان اصفهان جلوگیری شود.
غلامحسین خانی افزود: بازسازی سالانه واحدهای مسکونی در روستاها، در اختیار گذاشتن تسهیلات ارزانقیمت و وامهای قرضالحسنه باعث شد تا هم از حاشیه نشینی روستاییان و هم از توسعه حاشیه نشینی در شهرها جلوگیری شود و این روند معیوب سیر نزولی پیدا کند. وی اظهار داشت: از سال1392 تاکنون 23 هزار و 350 واحد مسکونی در روستاها و شهرهای زیر 20 هزار نفر جمعیت مقاومسازی شدهاند و 52 هزار واحد مسکونی دیگر نیاز به مقاومسازی و بهسازی دارند.
اشتغالزایی در روستاها جان میگیرد
مدیرکل دفتر امور روستایی استانداری اصفهان نیز در این خصوص گفت: در یک سال گذشته ۱۲۰ طرح هادی روستایی تدوین و آماده شد که بیش از ۹۹ درصد از روستاهای استان دارای طرح هادی هستند و تهیه این طرح برای روستاهای فاقد دهیاری در دستور کار است.
رحمانی افزود: دهیاران و مسئولان محلی با بنیاد مسکن استان برای تهیه و بازنگری طرح هادی همکاری و مشارکت دارند که این تعامل باعث فراگیری طرح در تمامی روستاهای استان اصفهان شده است. وی افزود: طرح هادی روستایی چشمانداز روستا و اجرای پروژهها را مورد توجه قرار داده است، همه ساختوساز و توسعه در روستاهای استان اصفهان بر اساس این طرح اجرا میشود.
وی خاطرنشان کرد: طی سه سال اخیر بیش از ۵۵۰ میلیارد ریال تسهیلات با سود 8 درصد برای اشتغالزایی از منابع بانکی در سراسر استان توزیع شده که این اعتبار در حوزه کشاورزی، دامداری، گردشگری و خدماتی هزینه شده است. همچنین نهادهای دولتی نیزمانند جهاد کشاورزی برای اشتغال روستاییان تسهیلاتی درنظر گرفت که بین آنها توزیع شده است.
بهگفته وی ایجاد اشتغال روستایی به رونق زندگی در این مناطق و همچنین کاهش مهاجرت کمک کرده و فرصت خوبی برای ارزشگذاری در این مناطق و ایجاد اشتغال برای جوانان بوده است.
مدیرکل دفتر امور روستایی استانداری اصفهان با بیان اینکه ۱۰۰ روستای این استان دارای ظرفیت گردشگری هستند، تصریح کرد: ۲۰ روستا اکنون در این حوزه هدفگذاری شده اند که با همکاری بین اداره کل میراث فرهنگی و بنیاد مسکن اصفهان سیاستگذاریها در این عرصه مثل طرح هادی روستایی و طراحی آن بر اساس مؤلفههای گردشگری در حال انجام است.
سهیل مهدی، مسئول کمیته مسابقات سازمان لیگ برتر فوتبال در گفتوگو با «ایران»:
حساسیت لیگ و جام حذفی باعث شده کرونا فراموش شود
محمد محمدی سدهی
خبرنگار
اواخر سال گذشته مسابقات لیگ برتر فوتبال بهدلیل شیوع ویروس کرونا تعطیل و پس از کش و قوسهای فراوان 8 تیر سالجاری این مسابقات از هفته بیست و دوم با اعلام پروتکلهای بهداشتی از سر گرفته شد. هماکنون لیگ برتر ایستگاه بیست و هشتم را هم پشت سر گذاشته و در فاصله دو هفته به پایان مسابقات وزارت بهداشت نسبت به عدم رعایت پروتکلهای سلامت در فوتبال هشدار داد. این در حالی است که علاوه بر 2 هفته باقیمانده لیگ، مسابقات جام حذفی به اوج حساسیت خود رسیده و تیمهای استقلال و پرسپولیس در یکی از بازیهای مرحله نیمه نهایی به مصاف هم خواهند رفت. سهیل مهدی، مسئول کمیته مسابقات سازمان لیگ برتر فوتبال در خصوص هشدار وزارت بهداشت به عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی به «ایران» گفت:«تمامی پروتکلهای بهداشتی که توسط وزارت بهداشت اعلام شده است، در لیگ برتر رعایت میشود چرا که بحث بیماری کرونا همیشه و در هر لحظه موجب نگرانی همه ماست به این دلیل این پروتکلها با دقت هرچه تمامتر در لیگ برتر رعایت میشود. نگرانی وزارت بهداشت طبیعی است و ما هم این نگرانیها را داریم. نگرانیهای وزارت بهداشت برای ما قابل تقدیر است.»
او در خصوص اظهارات محمد امین مسجدی، سرپرست فدراسیون پزشکی – ورزشی بیان داشت: «تمامی مواردی که در پروتکلهای بهداشتی وجود داشت و توسط خود فدراسیون پزشکی – ورزشی به سازمان لیگ ابلاغ شد، به بهترین نحو ممکن در حال رعایت است و اگر خود سرپرست فدراسیون پزشکی – ورزشی موضوع جدیدی دارند، به ما ابلاغ کنند و ما هم بهعنوان مسئولان سازمان لیگ از این موضوع استقبال میکنیم و از پیشنهادات ایشان استفاده خواهیم کرد.»
مسئول کمیته مسابقات سازمان لیگ افزود:«ما موظف بهاجرای پروتکلهای بهداشتی هستیم و همکاران ما در همین فدراسیون پزشکی –ورزشی، ستاد کرونا در فوتبال و همچنین ایفمارک در خصوص رعایت این موضوعات نظارت کامل دارند و هرکدام از این عزیزان اگر نکتهای دارند ما را در جریان قرار دهند. مسئولان هر روز بازدید دارند و علاوه بر این ناظرانی دارند که در حال نظارت رفتار تیمها و بازیکنان برای رعایت پروتکلهای بهداشتی هستند.»
مسابقات فوتبال به اوج خود رسیده و این در حالی است که شرایط شیوع کرونا هم در کشور ما چندان مناسب نیست و این موضوع باعث میشود تا شاید فوتبال هم قربانیان تازهای داشته باشد. مهدی بیان داشت:«حساسیت لیگ و جام حذفی باعث شده تا همه درگیر این حساسیتها باشند و کرونا فراموش شود. علاوه بر این در روزهای اخیر هیچ فوتبالیستی به این ویروس مبتلا نشده و این بواسطه کنترلهای پی در پی همکاران ما در ستاد مقابله با کرونا در فوتبال بوده است. روزهای اول تعداد مبتلایان به کرونا در فوتبال کشورمان زیاد بود و هماکنون این تعداد به صفر رسیده است. امیدواریم که هیچ ابتلای دیگری نداشته باشیم.»
او افزود:«سازمان لیگ تا به اینجا بخوبی توانسته با کرونا مبارزه کند اما شرایط کرونا براساس اطلاعات ما هر روز در حال تغییر است و حالا اگر مسئولان وزارت بهداشت نکتهای دارند ما از آن استقبال میکنیم. موضوع کرونا برای سالهای گذشته نیست و این یک بحث روز است و ما هر روز در حال آشنا شدن با رفتارهای این ویروس هستیم و قطعاً این، آموزههای ما میشود برای برگزاری لیگ آینده. مسئولان اگر نکتهای در خصوص اصلاح پروتکلهای بهداشتی است به ما اعلام کنند تا ما این پروتکلها را اصلاح کنیم و رویه جدیدی در نظر بگیریم.» مهمترین موضوع در بحث فاصلهگذاری اجتماعی در فوتبال، شادی پس از گل است که این موضوع معمولاً توسط بازیکنان رعایت نمیشود. مهدی در این خصوص بیان داشت:«این موضوع شخصی است و به رعایت فرد بستگی دارد. ما میبینیم در جامعه هستند کسانی که خیلی موارد بهداشتی را رعایت میکنند اما برخیها حتی ماسک هم نمیزنند، این موضوع کاملاً شخصی است و نمیتوان افراد را به رعایت این موضوعات اجبار کرد. همکاران ما در لحظه تذکرات لازم را به بازیکنان میدهند و این موضوعات به موارد هیجانی بازمی گردد که بهتر است، بازیکنان خودشان را کنترل کنند.» مسئول کمیته مسابقات سازمان لیگ ادامه داد: «این اتفاق در تمام دنیا میافتد و در لیگ کشورهای دیگر هم شاهد این هستیم که بازیکنان شادی گلشان را با هم تقسیم میکنند و با هم دست میدهند یا همدیگر را در آغوش میگیرند. این فضاها غیرقابل کنترل است و باید به مرور زمان اتفاق بیفتد. ما سعی کردیم با کنترلهای پی در پی بحث ابتلا را به حداقل برسانیم و در این خصوص تلاش میکنیم.»
برش
نگرانی فدراسیون پزشکی - ورزشی از رعایت نکردن پروتکل های بهداشتی در فوتبال
محمد اسدی مسجدی، سرپرست فدراسیون پزشکی - ورزشی اعلام کرد که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نسبت به عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی تعیین شده در لیگهای فوتبال، ابراز نگرانی خود را در ستاد مقابله با گسترش کرونا در ورزش مطرح کرده است. او گفت: «بزودی جلسهای در سطح سرپرستان دو فدراسیون (فوتبال و پزشکی- ورزشی) برگزار خواهد شد و مسائلی که موجب شده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نسبت به عدم رعایت کامل پروتکل های سلامت لیگهای فوتبال احساس نگرانی کند، مدنظر قرار میگیرد. در مورد اجرا و نظارت پروتکل های سلامت لیگهای فوتبال به دلیل برخی مسائل پیش آمده مسئولیتها به فدراسیون فوتبال واگذار شد اما در حال حاضر این آمادگی از سوی فدراسیون پزشکی- ورزشی وجود دارد تا از طریق ناظران سلامت خود، مجدداً نسبت به اجرای درست و نظارت بر رعایت پروتکلها در این رشته ورزشی اقدام کند. محمد اسدی مسجدی افزود: «نظارت و کنترل صورت گرفته در گذشته از طریق هیأتهای پزشکی ورزشی و ادارات کل ورزش و جوانان استان ضعیف یا به نوعی ناقص انجام شد و باید تأکید کنیم که ادامه این رویه نگرانکننده است و باید بتوانیم از وجود ۷۰۰ ناظر سلامت فدراسیون پزشکی ورزشی به نحوی مطلوب در این مسیر بهمنظور جلوگیری از گسترش شیوع ویروس کرونا در ورزش استفاده کنیم.»
محصولات چند رسانهای «ایران»
انقلاب ریلی
نگاهی به ساخت خطوط ریلی و توسعه حمل و نقل ریلی در دولت های یازدهم و دوازدهم. دولت روحانی
با ساخت ۵ هزار و ۵۰۰ کیلومتر راهآهن جدید در بین دولتهای بعد از انقلاب رکورددار ساخت خطوط ریلی
محسوب میشود.
بارکد را اسکن کنید وگزارش ویدئویی انقلاب ریلی را ببینید
با ساخت ۵ هزار و ۵۰۰ کیلومتر راهآهن جدید در بین دولتهای بعد از انقلاب رکورددار ساخت خطوط ریلی
محسوب میشود.
بارکد را اسکن کنید وگزارش ویدئویی انقلاب ریلی را ببینید
ناکامی امریکا در اجماعسازی علیه ایران
حسن بهشتی پور
کارشناس سیاست خارجی
روشـــنترین تفســـیر از اقدام امریکا برای تغییر پیــشنویـــس قطـــــعنامه تحریــم تسلیحاتی ایران، عدم موفقیت این کشور در اجماعسازی برای اقدام حداکثری است که میخواست طبق پیشنویس قبلی انجام دهد. تا اینجا از مجموعه اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد فقط سه عضو یعنی امریکا در یک سو و چین و روسیه نیز در سوی دیگر رأی قطعی خود درباره این قطعنامه را اعلام کردهاند. بنابراین میتوان این تفسیر صریح را از اقدام امریکا برای تغییر پیشنویس قطعنامه داشت که این کشور نتوانسته حداقل همراهی ممکن را در میان 12 کشور دیگر عضو شورای امنیت پیدا کند. اما به لحاظ محتوایی نیز پیشنویس جدیدی که امریکا از قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران ارائه کرده را باید یک «فریب» و «دغل» دیپلماتیک از سوی این کشور دانست. اساس و بنیان پیشنویس قبلی این بود که تحریمهای تسلیحاتی ایران برای مدت نامحدودی ادامه پیدا کنند. امریکا در پیشنویس اصلاحشده این قطعنامه ضدایرانی از خواستههای قبلی خود مبنی بر تمدید تحریمها برای مدت نامحدود عقبنشینی کرده و از اعضای شورای امنیت خواسته است که این تحریمها را دستکم تا زمانی که تصمیم جدیدی اتخاذ شود، تمدید کنند.به لحاظ محتوای حقوقی و از نظر عملیاتی این تغییر دقیقاً تکرار همان خواسته پابرجا ماندن تحریمهای تسلیحاتی ایران برای مدت نامحدود است. چرا که اگر این قطعنامه به تصویب برسد در نهایت امریکا همواره و برای زمان نامحدود امکان وتوی هر گونه قطعنامهای در جهت رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران را خواهد داشت.
بر همین اساس به نظر میرسد امریکاییها در صدد فریب دادن اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد در این خصوص هستند، هرچند که بعید است این مورد مهم از چشم دیپلماتهای کشورهای عضو شورای امنیت دور بماند.
با توجه به اینکه روح پیشنویس قطعنامه قبلی به شکلی که اشاره شد در پیشنهاد جدید امریکا تکرار شده، تعدیل و تغییر موارد دیگر اساساً نباید مهم انگاشته شوند و ضروری است بر این موضوع تأکید شود که امریکا هر چند متوجه شده که اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد گرایش مثبت و موافقی با نظر او درباره تحریمهای تسلیحاتی ایران ندارند و همین هم باعث تغییر در پیشنویس این قطعنامه شده، اما همزمان نمیخواهد از موضع تخاصم خود در این موضوع نیز عقبنشینی کند. این وضعیت باید هشدار دوبارهای باشد برای بازیگران عرصه بینالملل و خصوصاً اروپاییها. چرا که امریکای ترامپ حتی در موضع ضعف نیز حاضر به پایان دادن به سیاست یکجانبهگرایی خود نیست. با این همه اما اگر حتی تعدیلهایی جدی در قطعنامه پیشنهادی امریکا صورت میگرفت هم به نظر نمیرسید که بتوانیم در جلسه آتی شورای امنیت سازمان ملل متحد شاهد تصویب آن باشیم. چه اینکه موضع روسیه و چین در این خصوص به صورت کاملاً واضح و علنی، موضع مخالف است. اما چیزی که میتواند در نشست آتی شورای امنیت اهمیت داشته باشد، موضع کشورهای اروپایی و خصوصاً انگلیس و فرانسه است. نه از این جهت که این موضع تغییری در سرنوشت قطعنامه پیشنهادی امریکا ایجاد میکند، بلکه از این رو که نشان خواهد داد استقلال اروپاییها از امریکا، خصوصاً در موضوع ایران تا چه اندازه است.
اروپاییها هم به شکلی موافق ادامه تحریمهای تسلیحاتی ایران هستند. اما خواسته آنها دو تفاوت عمده با خواسته امریکا در همین خصوص دارد؛ اول اینکه آنها میگویند که از نظر زمانی باید تمدید قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران نه برای مدت نامحدود بلکه فقط برای سه سال انجام شود. ثانیاً معتقدند این تحریم باید فقط بخشی از تجهیزات نظامی و تسلیحات را در بر بگیرد. اما هیچکدام از این خواستههای اروپاییها در پیشنویس قطعنامه امریکا لحاظ نشده و از همین رو رأی آنها نشان خواهد داد که در این مدت چقدر توانستهاند برای حفظ استقلال سیاسی خود از امریکا موفق باشند. خصوصاً اینکه میدانیم اخیراً ترامپ بابت این قطعنامه شخصاً رایزنیهایی با مکرون، رئیس جمهوری فرانسه داشته و همین اقدام هم اهمیت موضوع برای امریکا را نشان میدهد و هم نشان از وجود سطحی از تفاوتنظرهای جدی بین اروپا و امریکا در این مسأله دارد. بر همین اساس است که با رأی اروپاییها باید ببینیم این تلاشها به کجا کشیده. چرا که رأی مثبت آنها به این قطعنامه هر چند در سرنوشت این موضوع تفاوتی ایجاد نمیکند اما میتواند برای موضوعات بعدی در رابطه با برجام و حفظ آن نشانههای پر اهمیتی به همراه داشته باشد.
کارشناس سیاست خارجی
روشـــنترین تفســـیر از اقدام امریکا برای تغییر پیــشنویـــس قطـــــعنامه تحریــم تسلیحاتی ایران، عدم موفقیت این کشور در اجماعسازی برای اقدام حداکثری است که میخواست طبق پیشنویس قبلی انجام دهد. تا اینجا از مجموعه اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد فقط سه عضو یعنی امریکا در یک سو و چین و روسیه نیز در سوی دیگر رأی قطعی خود درباره این قطعنامه را اعلام کردهاند. بنابراین میتوان این تفسیر صریح را از اقدام امریکا برای تغییر پیشنویس قطعنامه داشت که این کشور نتوانسته حداقل همراهی ممکن را در میان 12 کشور دیگر عضو شورای امنیت پیدا کند. اما به لحاظ محتوایی نیز پیشنویس جدیدی که امریکا از قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران ارائه کرده را باید یک «فریب» و «دغل» دیپلماتیک از سوی این کشور دانست. اساس و بنیان پیشنویس قبلی این بود که تحریمهای تسلیحاتی ایران برای مدت نامحدودی ادامه پیدا کنند. امریکا در پیشنویس اصلاحشده این قطعنامه ضدایرانی از خواستههای قبلی خود مبنی بر تمدید تحریمها برای مدت نامحدود عقبنشینی کرده و از اعضای شورای امنیت خواسته است که این تحریمها را دستکم تا زمانی که تصمیم جدیدی اتخاذ شود، تمدید کنند.به لحاظ محتوای حقوقی و از نظر عملیاتی این تغییر دقیقاً تکرار همان خواسته پابرجا ماندن تحریمهای تسلیحاتی ایران برای مدت نامحدود است. چرا که اگر این قطعنامه به تصویب برسد در نهایت امریکا همواره و برای زمان نامحدود امکان وتوی هر گونه قطعنامهای در جهت رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران را خواهد داشت.
بر همین اساس به نظر میرسد امریکاییها در صدد فریب دادن اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد در این خصوص هستند، هرچند که بعید است این مورد مهم از چشم دیپلماتهای کشورهای عضو شورای امنیت دور بماند.
با توجه به اینکه روح پیشنویس قطعنامه قبلی به شکلی که اشاره شد در پیشنهاد جدید امریکا تکرار شده، تعدیل و تغییر موارد دیگر اساساً نباید مهم انگاشته شوند و ضروری است بر این موضوع تأکید شود که امریکا هر چند متوجه شده که اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد گرایش مثبت و موافقی با نظر او درباره تحریمهای تسلیحاتی ایران ندارند و همین هم باعث تغییر در پیشنویس این قطعنامه شده، اما همزمان نمیخواهد از موضع تخاصم خود در این موضوع نیز عقبنشینی کند. این وضعیت باید هشدار دوبارهای باشد برای بازیگران عرصه بینالملل و خصوصاً اروپاییها. چرا که امریکای ترامپ حتی در موضع ضعف نیز حاضر به پایان دادن به سیاست یکجانبهگرایی خود نیست. با این همه اما اگر حتی تعدیلهایی جدی در قطعنامه پیشنهادی امریکا صورت میگرفت هم به نظر نمیرسید که بتوانیم در جلسه آتی شورای امنیت سازمان ملل متحد شاهد تصویب آن باشیم. چه اینکه موضع روسیه و چین در این خصوص به صورت کاملاً واضح و علنی، موضع مخالف است. اما چیزی که میتواند در نشست آتی شورای امنیت اهمیت داشته باشد، موضع کشورهای اروپایی و خصوصاً انگلیس و فرانسه است. نه از این جهت که این موضع تغییری در سرنوشت قطعنامه پیشنهادی امریکا ایجاد میکند، بلکه از این رو که نشان خواهد داد استقلال اروپاییها از امریکا، خصوصاً در موضوع ایران تا چه اندازه است.
اروپاییها هم به شکلی موافق ادامه تحریمهای تسلیحاتی ایران هستند. اما خواسته آنها دو تفاوت عمده با خواسته امریکا در همین خصوص دارد؛ اول اینکه آنها میگویند که از نظر زمانی باید تمدید قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران نه برای مدت نامحدود بلکه فقط برای سه سال انجام شود. ثانیاً معتقدند این تحریم باید فقط بخشی از تجهیزات نظامی و تسلیحات را در بر بگیرد. اما هیچکدام از این خواستههای اروپاییها در پیشنویس قطعنامه امریکا لحاظ نشده و از همین رو رأی آنها نشان خواهد داد که در این مدت چقدر توانستهاند برای حفظ استقلال سیاسی خود از امریکا موفق باشند. خصوصاً اینکه میدانیم اخیراً ترامپ بابت این قطعنامه شخصاً رایزنیهایی با مکرون، رئیس جمهوری فرانسه داشته و همین اقدام هم اهمیت موضوع برای امریکا را نشان میدهد و هم نشان از وجود سطحی از تفاوتنظرهای جدی بین اروپا و امریکا در این مسأله دارد. بر همین اساس است که با رأی اروپاییها باید ببینیم این تلاشها به کجا کشیده. چرا که رأی مثبت آنها به این قطعنامه هر چند در سرنوشت این موضوع تفاوتی ایجاد نمیکند اما میتواند برای موضوعات بعدی در رابطه با برجام و حفظ آن نشانههای پر اهمیتی به همراه داشته باشد.
سالهای سخت اقتصاد ایران
غلامرضا مصباحی مقدم
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
اقتصاد ایران امروز در شرایط دشواری قرار دارد؛ اما با تمام مشکلات ناشی از تحریمهای ظالمانه رژیم امریکا، شیوع ویروس کرونا و مسائلی از این دست، توانسته است روی پای خود بایستد و با نقطهای که امریکا از ایرانِ پس از تحریمها ترسیم کرد و همچنان بهدنبال آن است، فاصله داشته باشد.در یک سال گذشته که مسأله تشدید تحریمها علیه ایران مطرح شد، اغلب تحریمها مسبوق به سابقه بود و در یک سال قبل آن شاهد این بودیم که هر چند روز یا هر ماه، بخشهایی از اقتصاد ایران تحریم میشد و مدام این کشور تحریمهایی را علیه ایران وضع میکرد و به مرور در همان سال اول تحریمها به نقطه اوج خود رسید.این محدودیتها و فشارها دو کارکرد روانی و عملی داشت. کارکرد روانی آن، پیش از آنکه تحریمها به اوج خود برسد، این بخش به آخرین حد رسید و در همان سال نخست اثر روانی تحریمها درنقطه اوج خود تخلیه شد. به عبارت دیگر، مردم به تهدیدها عادت کردند و متوجه شدند که اثرگذاری تحریمها کمتر از آن چیزی است که امریکا اعلام میکند.در این زمینه مطالعات نیز نشان میدهد که نقش تحریمها در فشار اقتصادی تنها 25 تا 30 درصد است. چراکه مناسبات خارجی اقتصاد ایران و آنچه به صادرات و واردات نفتی و غیرنفتی کشور مربوط میشود، تنها حدود 20 درصد از درآمد ملی را تشکیل میدهد و 80 درصد از اقتصاد کشور داخلی است. لذا این موضوع اجازه نمیدهد که فشار تحریمهای بیگانه موجب فروپاشی اقتصاد کشور شود.این دو مسأله یعنی تخلیه فشار روانی ناشی از تحریمها بر اقتصاد و همینطور سطح اثرگذاری واقعی آن، موجب شد که تحریمها آنچنان که امریکا به دنیا مخابره میکرد، فلجکننده نباشد.
گرچه فشار ناشی از این تحریم کم نبود و به سبب کاهش درآمدهای نفتی و مراودات پولی و بانکی بینالمللی، تحریمهای امریکا روی کیفیت زندگی مردم ایران تأثیر گذاشت و اقتصاد را نیز تحت فشار قرار داد اما آنچه امریکا انتظار داشت، محقق نشد.
علاوه بر این اقداماتی نیز انجام شد که اثر تحریمها را کمرنگ کرد. در سال 1398 و 1399 با تأکید رهبر معظم انقلاب بر رونق و جهش در تولید شاهد آن بودیم که اتفاقات مثبتی در زمینه تولید ملی رخ داد. از جمله آنکه در بخش پوشاک نه تنها واردات کمتر شد بلکه تا اندازهای صادر کننده نیز بودیم. یا در مورد لوازم خانگی، تولیدات افزایش قابل ملاحظهای داشت و صادرات هم رخ داد. در خصوص صنعت خودرو نیز که تحریم در ابتدا آن را با مشکلات جدی مواجه کرده بود، اما بتدریج شاهد آن بودیم که با کمک شرکتهای دانش بنیان قطعات مورد نیاز این صنعت تأمین شد و دوباره تولیدات با رشد نسبی مواجه شد.
البته در تمام این موارد نباید از لطف خداوند تبارک و تعالی غفلت کرد. لطفی که بخشی از آن در رشد بخش کشاورزی بواسطه بارشهای مطلوب طی این دو سال خود را نمایان میکند. در یک سال گذشته بخش کشاورزی با بیش از 7 درصد رشد همراه بوده و از این طریق به جبران کاستیها در زمینه درآمدهای نفتی کمک شده است. همچنین تلاشهایی در مدیریتهای بخشی اتفاق افتاد، که در بهبود شرایط مؤثر بود. مانند آنچه وزارت نیرو در این مدت برای توسعه زیرساختهای آب و برق انجام داده است. یا در بخش صنعت همانطور که اشاره کردم، تحولاتی مثبتی رخ داده است و بواسطه مجموع عوامل ذکر شده، یک سال گذشته را اگرچه با سختی اما با شرایطی بهتر از آنچه جهان در انتظارش بود، پشت سر گذاشتیم و با همین روال امیدواریم یک سال آتی مانده از دولت یازدهم و سالهای پس از آن را سپری کنیم.
اکنون پیشنهادی در دست بررسی سران سه قوه و در شرف اجرا قرار گرفته که میتواند نقدینگی را مهار کند واز این طریق بر زندگی مردم اثر مثبت بگذارد. این اقدامات اگر بهدرستی اجرایی شود نرخ تورم را کاهش میدهد، ثبات نسبی را در بازار ارز برقرار میکند و به اقتصاد قدرت بیشتری میبخشد. عرضه اوراق سلف موازی نفتی و اوراق ودیعه دو نمونه از راهکارهای در دست بررسی است که برای مهار نقدینگی در نظر گرفته شده و امید است از این طریق به بهبود شرایط اقتصادی کمک شود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
اقتصاد ایران امروز در شرایط دشواری قرار دارد؛ اما با تمام مشکلات ناشی از تحریمهای ظالمانه رژیم امریکا، شیوع ویروس کرونا و مسائلی از این دست، توانسته است روی پای خود بایستد و با نقطهای که امریکا از ایرانِ پس از تحریمها ترسیم کرد و همچنان بهدنبال آن است، فاصله داشته باشد.در یک سال گذشته که مسأله تشدید تحریمها علیه ایران مطرح شد، اغلب تحریمها مسبوق به سابقه بود و در یک سال قبل آن شاهد این بودیم که هر چند روز یا هر ماه، بخشهایی از اقتصاد ایران تحریم میشد و مدام این کشور تحریمهایی را علیه ایران وضع میکرد و به مرور در همان سال اول تحریمها به نقطه اوج خود رسید.این محدودیتها و فشارها دو کارکرد روانی و عملی داشت. کارکرد روانی آن، پیش از آنکه تحریمها به اوج خود برسد، این بخش به آخرین حد رسید و در همان سال نخست اثر روانی تحریمها درنقطه اوج خود تخلیه شد. به عبارت دیگر، مردم به تهدیدها عادت کردند و متوجه شدند که اثرگذاری تحریمها کمتر از آن چیزی است که امریکا اعلام میکند.در این زمینه مطالعات نیز نشان میدهد که نقش تحریمها در فشار اقتصادی تنها 25 تا 30 درصد است. چراکه مناسبات خارجی اقتصاد ایران و آنچه به صادرات و واردات نفتی و غیرنفتی کشور مربوط میشود، تنها حدود 20 درصد از درآمد ملی را تشکیل میدهد و 80 درصد از اقتصاد کشور داخلی است. لذا این موضوع اجازه نمیدهد که فشار تحریمهای بیگانه موجب فروپاشی اقتصاد کشور شود.این دو مسأله یعنی تخلیه فشار روانی ناشی از تحریمها بر اقتصاد و همینطور سطح اثرگذاری واقعی آن، موجب شد که تحریمها آنچنان که امریکا به دنیا مخابره میکرد، فلجکننده نباشد.
گرچه فشار ناشی از این تحریم کم نبود و به سبب کاهش درآمدهای نفتی و مراودات پولی و بانکی بینالمللی، تحریمهای امریکا روی کیفیت زندگی مردم ایران تأثیر گذاشت و اقتصاد را نیز تحت فشار قرار داد اما آنچه امریکا انتظار داشت، محقق نشد.
علاوه بر این اقداماتی نیز انجام شد که اثر تحریمها را کمرنگ کرد. در سال 1398 و 1399 با تأکید رهبر معظم انقلاب بر رونق و جهش در تولید شاهد آن بودیم که اتفاقات مثبتی در زمینه تولید ملی رخ داد. از جمله آنکه در بخش پوشاک نه تنها واردات کمتر شد بلکه تا اندازهای صادر کننده نیز بودیم. یا در مورد لوازم خانگی، تولیدات افزایش قابل ملاحظهای داشت و صادرات هم رخ داد. در خصوص صنعت خودرو نیز که تحریم در ابتدا آن را با مشکلات جدی مواجه کرده بود، اما بتدریج شاهد آن بودیم که با کمک شرکتهای دانش بنیان قطعات مورد نیاز این صنعت تأمین شد و دوباره تولیدات با رشد نسبی مواجه شد.
البته در تمام این موارد نباید از لطف خداوند تبارک و تعالی غفلت کرد. لطفی که بخشی از آن در رشد بخش کشاورزی بواسطه بارشهای مطلوب طی این دو سال خود را نمایان میکند. در یک سال گذشته بخش کشاورزی با بیش از 7 درصد رشد همراه بوده و از این طریق به جبران کاستیها در زمینه درآمدهای نفتی کمک شده است. همچنین تلاشهایی در مدیریتهای بخشی اتفاق افتاد، که در بهبود شرایط مؤثر بود. مانند آنچه وزارت نیرو در این مدت برای توسعه زیرساختهای آب و برق انجام داده است. یا در بخش صنعت همانطور که اشاره کردم، تحولاتی مثبتی رخ داده است و بواسطه مجموع عوامل ذکر شده، یک سال گذشته را اگرچه با سختی اما با شرایطی بهتر از آنچه جهان در انتظارش بود، پشت سر گذاشتیم و با همین روال امیدواریم یک سال آتی مانده از دولت یازدهم و سالهای پس از آن را سپری کنیم.
اکنون پیشنهادی در دست بررسی سران سه قوه و در شرف اجرا قرار گرفته که میتواند نقدینگی را مهار کند واز این طریق بر زندگی مردم اثر مثبت بگذارد. این اقدامات اگر بهدرستی اجرایی شود نرخ تورم را کاهش میدهد، ثبات نسبی را در بازار ارز برقرار میکند و به اقتصاد قدرت بیشتری میبخشد. عرضه اوراق سلف موازی نفتی و اوراق ودیعه دو نمونه از راهکارهای در دست بررسی است که برای مهار نقدینگی در نظر گرفته شده و امید است از این طریق به بهبود شرایط اقتصادی کمک شود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
کرونا، طنز تلخ زندگی بشر امروز
-
جستوجوگر فرهنگ ایرانی گمشده در غبار
-
گفت وگوی روحانی و مکرون
-
مجلس با دولت تعامل نکرد
-
«بایدن» با «هریس» به نبرد ترامپ میرود
-
امید در «خونه مادری»
-
کام تلخ مردم از توقف اجراهای زنده موسیقی
-
عروسی خوبان
-
کنکور با توجه کامل به نظرات متخصصان ستاد ملی مبارزه با کرونا برگزار میشود
-
بازگشت مهاجران به 928 روستای استان اصفهان
-
حساسیت لیگ و جام حذفی باعث شده کرونا فراموش شود
-
انقلاب ریلی
-
ناکامی امریکا در اجماعسازی علیه ایران
-
سالهای سخت اقتصاد ایران
اخبارایران آنلاین